جمعه , آوریل 26 2024

تبدیل احساسات گوناگون به عشق

تبدیل احساسات گوناگون به عشق
نویسنده: سوامی سیتاراماناندا 
برگردان: ندا اسدی

برای کار کردن بر روی احساسات، باید شکل و نحوۀ بروز آنها را بدانیم و بیاموزیم که چگونه با آنها برخورد نماییم. تمام احساسات، گونه هایی از عشق هستند که تغییر پیدا کرده اند. زیرا عشق منشاء و اساس هر احساسی است، می توانیم بیاموزیم که احساسات منفی را به مثبت تبدیل نماییم. عشق ناب، درمان تمام مشکلات احساسی است. عشق، خداست و خدا عشق است.
ریشۀ تمام بیماری ها، احساسات منفی ای است که جمع شده و بر روی جریان پرانا اثر گذاشته است. اگر این احساسات را شناسایی کرده و در آغاز آنها را پاکسازی نماییم، می توانیم از اثرات مخرب آنها بر روی سلامت جسم و ذهن پیشگیری نماییم و آنها را به احساسات ساتویک  باعث ارتقاء خود و اطرافیانمان می گردد، تبدیل نماییم. احساسات منفی (تاماسیک  و راجاسیک ) باید به احساسات ساتویک (احساسات مثبت) و از آنجا به عشق تبدیل شوند.
خشم: 
خشم از انتظارات و تمایلات برآورده نشده، منشاء می گیرد. خشم، داغ، سریع و مخرب است. به شکل سرخوردگی، ناراحتی، عصبانیت خود را نشان می دهد. این احساس بیشتر در طبع پیتا (که عنصر غالب آن، آتش است) دیده می شود. بهترین راه برای تبدیل خشم به عشق، تمرین قناعت و کم کردن سطح توقعات و اتظارات است. به جای تمرکز بر روی چیزی که خوشایند شما نیست، برای بسیاری از عناصر مثبت زندگیتان شکرگزار باشید. پذیرش و تسلیم را تمرین کنید و بدانید که چیزهای زیادی وجود دارند که در کنترل شما نیستند. می توانید تمرین صبر کنید تا تمایلات خود را کاهش دهید.

ترس:
ترس از وابستگی می آید. ترس، سرد و فلج کننده است و باعث می شود توان فکری خود را از دست بدهید. ریشۀ ترس، غرایز اولیۀ (غریزۀ بقا) ما است. بخاطر این غرایز، ما ترس از مرگ، ترس از تنهایی، ترس از انتقاد عمومی یا ترس از دست دادن داریم. پادزهر ترس، شجاعت و عدم وابستگی است؛ اگرچه وابستگی باید بطور صحیح درک شود. عدم وابستگی به معنای رد کردن نیست، بلکه به معنای آموختن درک خود حقیقی که عشق و سعادت مطلق، احساس رضایت و بی نیازی از همه چیز است، می باشد.

تنفر:
نفرت از هدایت عشق در جهتی اشتباه است. تنفر، متضاد عشق است. هنگامی که نمی توانیم چیزی یا کیب را دوست داشته باشیم، از آن متنفر می شویم. تنفر ما را حقیر و غمگین می کند. نقطۀ مقابل، تمرینِ عشق و محبت است. ما باید بیاموزیم که خودمان را در دیگران ببینیم. تمرینِ خدمت بی چشمداشت، عشق است و می تواند شفقت را رشد داده و گره های قلب را که عشق را به نفرت بدل می سازند، باز نماید.

شهوت:
شهوت از میل و هوس سرچشمه گرفته و خود را از طریق حواس و انرژی جنسی آشکار می سازد و در پی ارضاء غرایز است. ما اشتیاق خود را نسبت به اشیاء مادی یا افراد نشان می دهیم و تلاش می کنیم که با آنها یکی شویم؛ درحالیکه در حقیقت باید با الوهیت یکی گردیم. نقطۀ مقابل شهوت، عفت و سرسپردگی به اتحاد با یگانۀ هستی از طریق عشق خالص است. باید از غرایز جنسی خود آگاه باشیم و آنها را کنترل نماییم. اگرچه بخشی از ما غریزی و بخشی الوهی است، باید تمرین منطق و کنترل کرده و تمایلات شهوانی خود را به عشق خالص تبدیل نماییم. از طریق تمرین عشق خالص، ما می آموزیم که اتحاد همه جانبه با الوهیت را تجربه نماییم.

طمع:
حرص و طمع از میل ما به امنیت و برآورده ساختن تمایلات سیری ناپذیر مادی است ما به اشتباه فکر می کنیم که اگر بیشتر داشته باشیم، احساس رضایت و خشنودی خواهیم کرد. در نهایت ما بیشتر و بیشتر می خواهیم و بیقرار و ناراضی می شویم. ما پول، روابط، قدرت، خانه، ماشین، دارایی و غذای بیشتری می خواهیم. نقطۀ مقابل حرص و طمع، قناعت است. نعمات خود را بشمارید و بدون چشمداشت ببخشید، به جای اینکه بگیرید و جمع کنید.

حسادت:
حسادت از عدم پذیرش کارما و ارادۀ خداوند است. ما ایده های درونی خود نسبت به پیروزی، موفقیت و بی نقص بودن را به شخص دیگری که چیزی که ما می خواهیم را دارد، نسبت داده و حسادت می کنیم، به جای اینکه شرایط را بپذیریم و روی خودمان کار کنیم. نقطۀ مقابل حسادت، پذیرش است. باید به خودمان یادآور شویم که هر آنچه ما تجربه می کنیم، نتیجۀا عمال ما است و با فروتنی و پذیرش، می توانیم روی کردار خود کار کرده و درس های بزرگی بیاموزیم.

برگرفته از: 
https://sivanandayogafarm.org/blog/25

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

نرمش در محل کار

پشت میز نشینی به مدت طولانی عوارضی را بر مفاصل و ستون فقرات دارد از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *