جمعه , آوریل 26 2024

وابستگی

وابستگی… آری یا خیر؟
مؤلف: سوسن عبدالرضایی

متعلقات و ملزومات زندگی پیچیدۀ امروزی به قدری زیاد شده است که گاهی باعث می‌شود برای برآوردن نیازهای کوتاه مدت و حتی بلند مدتمان به چیزی، کسی، عادتی و حتی نیروی خاصی وابسته شویم. البته طبیعی است که آدمی برای رسیدن به خواسته‌هایش نیازمند کمک عناصری می‌باشد، اما اینكه کمیت و کیفیت این وابستگی چقدر باید باشد و در چه موردی تبدیل به یک وابستگی ناسالم می‌شود، موضوع بحث این مقاله می‌باشد.

آیا شما انسان آزاد و مستقلی هستید که همواره در آرامش و شادی زندگی میکند یا فردی دربند و اسیر احساسات که همیشه در ترس از ترك وابستگی های خود به‌سر می‌برد؟
قبل از پاسخ دادن به این پرسش بهتر است بدانیم منظور از وابستگی چیست و تفاوت بین وابستگی و دل‌بستگی را بفهمیم. وابستگی به مواردی چون یک انسان‌ دیگر، اینترنت، چت، پول، ثروت، مقام و شهرت، افکار و کارهای تکراری و عادتی… برمي گردد که به نوعی یک عامل وابسته کننده محسوب می‌شوند؛ طوری که در صورت نبودن آن‌ها آرامش، هویت، استقلال و گاهی سلامت جسم و روان خود را از دست می‌دهیم. در وابستگی احساس ترس، دلهره، ناامني، حقارت، و عدم کنترل احساسات خودنمایی می کند، اما در دلبستگی، احساس رهایی، آرامش، امنیت، اعتماد به‌نفس، استقلال و شادی وجود دارد.

انسان وابسته همواره طرف مقابل خود را وادار می‌کند كه به خاطر او افکار و عقاید خود را تغییر بدهد و طبق نظر او زندگی کند، ولی در دلبستگی طرفین به افکار و عقاید هم احترام مي گذارند و در یک فضای آزاد به یکدیگر اجازۀ رشد می‌دهند. فرد وابسته به دیگران تکیه مي كند و از توانایی فکری و اندیشۀ خود استفاده نمی‌کند. معمولاً در امور زندگی از دیگران تقلید و از آن ها فرمانبرداری مي كند. وابستگی به افراد یکی از مشکل ترین وابستگی هاست و تا زمانی که روش غلبه بر آن را یاد نگیریم، رنج زیادی متحمل خواهیم شد. پس سعی کنیم به اندازۀ کافی دیگران را دوست داشته باشیم و بگذاریم خودشان انتخاب کنند، حتی اگر افکار آن ها مطابق میل و سلیقۀ ما نباشد.
وقتی به اشیا و افراد وابسته می‌شویم، در واقع خود را برده و اسیرشان مي سازيم و آن ها را بر خود مسلط می‌کنیم. شخصیت و فردیت خود را مخدوش مي كنيم و به تدریج آن‌ها را از دست می‌دهیم. اگر محبوب ما مطابق میل ما عمل نکند، لب به گله و شکایت می‌گشاییم، در صورتی که روابط انسانی باید مبتنی بر آزادی و رهایی باشد. در مقابل، دل‌بستگی همواره سودمند و لذت‌بخش است. دل‌بستگی به این معناست که در حدی به شخص مقابل عشق بورزیم که نخواهیم خودش را تغییر دهد.

وابستگی دلایل مختلفی دارد. اضطراب یکی از علل اصلی وابستگی است. در واقع در زیر نقاب شخصیت وابسته، اضطراب بالایی وجود دارد و فرد وابسته قصد دارد تا برای پنهان‌سازی یا کنترل اضطراب خود، به فرد دیگری تکیه کند و در دامنۀ این اتکا، جز در تصمیم‌گیری‌ها و رفع سایر نیازهای عاطفی و اجتماعی خود، اضطراب خودش را نیز کنترل کند. فرد وابسته قادر نیست به‌تنهایی پروژه‌های شخصیش را آغاز کند. چراکه اضطراب، اعتماد به نفس او را از بین می‌برد. بنابراین او یا مدام خودش را مورد قضاوت قرار می‌دهد یا از قضاوت دیگران در مورد خودش در هراس است. این ترس باعث می‌شود برای شروع هرکاری به دیگران متکی باشد.

نشانه‌های وابستگی
–    نداشتن احساس ارزشمندی
از نشانه‌های وابستگی، نداشتن حس ارزشمندی است. در وابستگی ارزش، لیاقت و شایستگی فرد وابسته را دیگران تعیین و تأیید می‌کنند و از آن‌جایی که فرد توانمندی‌های خود را نشناخته است و آن ها را باور ندارد، گمان مي كند كه بدون حضور دیگران نمی‌تواند به خواسته‌هایش برسد.
–    ترس و نا امنی
یکی دیگر از نشانه‌های وابستگی، ترس و ناامنی است. یک فرد وابسته همیشه در ترس و وحشت به‌سر می‌برد. حسادت، کنترل افراطی و محدود کردن آزادی نیز از دیگر نشانه‌های وابستگی می‌باشد.
البته این گونه مشکلات به معنای کمبود و عقدۀ حقارت ما نیست، این رفتارها بعضاً از کودکی در ما نهادینه می‌شود و برخی دیگر را بعدها در طول زندگی کسب می‌کنیم. اما اکثر ما برای حمایت از خود و برآورده شدن نیازهای‌ خويش دست به این‌گونه رفتارها می‌زنیم. غافل از اینكه این‌گونه رفتارها نه‌تنها کمکی به ما نمی‌کند، بلکه باعث آزارمان نیز می‌شود. افراد وابسته اغلب زندگی را به سختی می‌گذرانند.

راهکارها
اما آیا می‌توانیم این روش را تغییر دهيم و رفتارهای سالم‌تری را بیاموزیم؟ آیا می‌توانیم وارد سبک زندگی متفاوتی شویم؟

–    زندگی در لحظۀ حال
قطع وابستگی به مفهوم در لحظۀ حال زندگی کردن است. یعنی به جای آنکه به خود فشار بیاوریم و بخواهیم زندگی را تحت تسلط خود درآوریم، اجازه دهیم زندگی روال طبیعی خود را طی کند. از تأسف-خوردن برای گذشته و ترس از آینده فاصله بگیریم و از لحظات زندگی حداکثر استفاده را ببریم. خود را از بار مسئولیت‌ها و توجیهات بیش از حد رها کنیم و با وجود مشکلات حل  نشدنی، از زندگی خود لذت ببریم. 

–    اعتقاد به یک نیروی برتر
نهایت تلاش خود را انجام دهیم و ایمان داشته باشیم که یک نیروی برتر بر وقایع زندگی ما حاکم است و تواناتر از هر کسی برای حل مشکلات ماست. بنابراین خود را به او بسپاریم. در واقع قطع وابستگی به معنای پایان دادن به آشفتگی‌هایی است که در ذهن و محیط ما وجود دارد. آشفتگی‌هایی که ما را محدود مي كند و از پیش رفتن به سمت خواسته‌ها و آرزوهایمان باز می‌دارد.

ادامه مقاله را می توانید در مجله 105 مطالعه نمایید.

 

 

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

توصیه هایی برای افراد مبتدی در یوگا

مسلما درباره فواید بیشمار ورزش یوگا برای جسم و روح زیاد شنیده اید و علاقمندید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *