سعادت ابدی
(تمرکز)
برگردان: پریسا آباد
تمرکز ابزاری در دست ما برای رسیدن به اهداف متعالی است. در این بخش از کتاب، سومای شیواناندا به شما خواهد گفت چطور از این موهبت و قابلیت روحی خود استفاده کرده، تمام افکار مزاحم را کنار بزنیم و راه را برای رسیدن به مطلوبها و هدفهای والا برای خود باز کنیم.
اگر با ذرهبینی اشعههای خورشید را یکجا جمع کنید، اتشی به پا میشود که میتواند هر چیزی را بسوزاند. اما اشعههای پراکنده قادر به این کار نیست. وقتی میخواهید به کسی که دور از شماست چیزی بگویید، دستانتان را به شکل قیف جلوی دهانتان میگذارید و از میان آن، با او حرف میزنید. امواج صوتی یک جا جمع میشوند و بعد به سمت شخص موردنظر شما هدایت میشود و او میتواند صدایتان را واضح و شفاف بشنود. آب به بخار تبدیل میشود و بخار در یکجا متمرکز میشود. موتور راهآهن حرکت میکند. همۀ اینها نمونههایی از تمرکز امواج است. همینطور اگر بتوانید پرتوهای پراکندۀ ذهنتان را جمع کرده و آنها را متوجه یک نقطۀ کانونی کنید، به تمرکز بسیار بالا و شگفتانگیزی دست خواهید یافت. ذهن متمرکز مثل یک نورافکن قوی برای یافتن گنجهای روح و دستیابی به گنج آتمن، سعادت ابدی، جاودانگی و سرخوشی ابدی عمل میکند.
راجایوگای واقعی از تمرکز آغاز میشود. تمرکز در مدیتیشن ظاهر میگردد. تمرکز درواقع بخشی از مدیتیشن است.
مدیتیشن پس از تمرکز و سامادهی پس از مدیتیشن پدید میآید. پس از رسیدن به سامادهی نیرویکالپا، حالت جیوانموکتی بهوجود میآید که عاری از تمام افکار دوگانگی میباشد. جیوانموکتی منجر به رهایی از چرخۀ تولد و مرگ میشود. بدینترتیب تمرکز اولین و بهترین کاری است که یک جویندۀ راهحق باید در مسیر معنویاش انجام دهد.
شما به این دنیا میآیید تا پس از جمع کردن پرتوهای ذهن از روی موضوعات مختلف آن را روی پروردگار هستی متمرکز کنید. این مسئولیت و وظیفۀ مهم شماست. اما بهدلیل مسائلی چون مصلحت خانواده، بچهها، مسائل مالی، قدرت، مقام، شأن اجتماعی و شهرت، این وظیفه را فراموش میکنید.
متمرکز کردن ذهن روی خداوند پس از تهذیب نفس دانش و شادکامی واقعی را برایتان بههمراه دارد. شما تنها به این منظور آفریده شدهاید. اما بهدلیل وابستگیها و عشقهای احمقانه، توجهتان به مسائل و موضوعات خارجی برده میشود.
تمرکز چیست؟
زمانی یک دانشمند سانسکریت نزد کبیر رفت و از او پرسید: «کبیر، چه کار میکنی؟» کبیر گفت: «ای دانشمند بزرگ، دارم ذهنم را از امور دنیوی جدا و به پرتوهای خداوندی متصل میکنم.»
تمرکز یا «دهارانا» درواقع وارد کردن ذهن در یک فکر واحد و مشخص است. پیروان فلسفۀ ودا ذهنشان را روی آتمان ثابت نگه میدارند. درواقع دهارانای آنها همین است. هاتایوگیها و راجایوگیها ذهنشان را روی شش چاکرا تمرکز میکنند و بهاکتاییها روی ایشتادواتای خود متمرکز میشوند.
در تمرکز، پرتوهای مختلف و متعدد ذهن جمع شده و روی موضوع تمرکز، میآیند. ذهن متلاطم نشده و به جای دیگری پرتاب نخواهد شد. تنها یک فکر و ایده است که ذهن را پر میکند و کل انرژی ذهن روی آن یک ایده متمرکز میشود. حواس انسانی خاموش میشوند و دیگر کار نمیکنند. وقتی تمرکز عمیق حاصل میشود، هشیاری و آگاهی نسبت به جسم و محیط اطراف وجود نخواهد داشت.
وقتی با توجه کافی کتابی را مطالعه میکنید، حتی اگر کسی فریاد بزند یا نامتان را صدا بزنند، شما چیزی نمیشنوید. حتی اگر مقابلتان ایستاده باشد، او را نمیبینید. عطر گلهای خوشبویی که در گلدان کنار دستتان قرار دارد را حس نمیکنید. این تمرکز یا تکجهتی شدن ذهن است. ذهن تنها روی یک چیز میخکوب میشود. وقتی به خدا یا آتمن فکر میکنید، باید چنین حالتی داشته باشید.
همۀ انسانها توانایی تمرکز کردن دارند. همۀ انسانها هنگام خواندن کتاب، نوشتن نامه، بازی کردن تنیس و اصلا هنگام انجام هر کاری، تا اندازهای تمرکز میکنند. اما برای کارهای معنوی، تمرکز باید در حد اعلا باشد.
بهعنوان مثال هنگام بازی شطرنج تمرکز بالایی در افراد وجود دارد، اما این افکار ناب الهی نیستند که ذهن را اشغال کردهاند. محتوای ذهن ماهیت نادلخواهی دارند. وقتی ذهن پر از افکار ناخالص است، نمیتوانید سرخوشی الهی و آن جایگاه رفیع را تجربه نمایید. هر شیئی الحاقات ذهنی خودش را دارد. یعنی چیزهای خاصی را به ذهن میآورد. شما باید ذهنتان را با افکار معنوی متعالی پر کنید. آنگاه ذهن از افکار دنیایی پاک میشود. تصویر مسیح، بودا یا کریشنا، ایدههای خالص و روحپروری را به ذهن میآورند. اما چییزهایی مثل بازی شطرنج ایدههای قمار، مکر و حیله و … را با خود میآورد.
اشیاء مورد تمرکز
در یک وضعیت راحت، بنشینید. تصویر ایشتا دواتای خود را جلوی رویتان بگیرید. با نگاه خیره به آن بنگرید. سپس چشمانتان را ببندید و آ« تصویر را در مرکز قلبتان یا فضای وسط ابروانتان مجسم کنید.
زمانیکه تصویر در از دید ذهنتان محو شد، چشمها را باز کنید و دوباره به عکس خیره شوید. پس از چند ثانیه چشمها را ببندید و همان کار را دوباره تکرار کنید.
متمرکز کردن ذهن روی اشیاء خارجی کار آسانی است. ذهن بهطور طبیعی تمایل دارد به سمت بیرون برود. در ابتدا فرایند تمرینات، میتوانید روی یک نقطۀ سیاه روی دیوار، شعلۀ شمع، یک ستارۀ پرنور، ماه یا هر چیز دیگری که برای ذهنتان خوشایند است، تمرکز کنید.
ذهن باید بیاموزد در ابتدا روی چیزهای بزرگ و مشخص تمرکز کند، بعدها خواهید توانست بهخوبی روی چیزهای ظریفتر و افکار انتزاعی متمرکز شوید.
اگر چیزی وجود نداشته باشد که ذهنمان را روی آن قرار دهیم، تمرکزی وجود نخواهد داشت. روی هر چیزی که برایتان جذاب است یا ذهنتان از آن خوشش میآید، میتوانید تمرکز کنید. در ابتدای کار، میخکوب کردن ذهن روی چیزی که از آن خوشش نمیآید، کار بسیار دشواری است.
“ادامه ی این مقاله را در شماره 111 مجله دانش یوگا بخوانید”