مقدمه:
هر روز زندگی ما متأثر از رنگهاست. طرحهای تزیینی اتاق میتوانند به روح ما جان دهد، لباسهای ورزشی با رنگهای روشن، میتوانند سطوح انرژی بدن را افزایش دهند.
هنگام غذا خوردن، رنگهای غذا در بشقاب میتواند محرک اشتها باشد.
در بیرون از خانه، یک دسته نرگس زرد در باغچهی بهاری به ما شادی و شعف میبخشد یا رنگهای قرمز و نارنجی درختان پاییزی، ممکن است موجب سرگرمی ما شوند.
روشنی روز به طور طبیعی در بر دارندهی طیفی از رنگهاست، گاهی اوقات آنها را در رنگینکمانی که بعد از طوفان به وجود میآید میبینیم.
حالتها و پاسخهای فیزیولوژیکی بدن ما، تحت تأثیر ترکیبات گوناگون رنگهای فرعی در ساعات مختلف روز در فصلهای متنوع سال قرار گرفته است.
برای مثال حالت خود را با نور زرد یک بعدازظهر آفتابی با احساستان، در نیمهشبی بنفش یا نیلی رنگ چند ساعت بعد مقایسه کنید.
رنگها دارای تأثیرات قدرتمندی هستند و به طور مستقیم در سطوح پایینی افکار هوشیار با ما صحبت میکنند.
رنگهایی را که برای لباس پوشیدن در سر کار، بازی کردن و برای انجام طرحهای تزئینی منزلمان انتخاب میکنیم، چیزهای زیادی را در مورد ما به دیگران میگویند.
در ارتباط با رنگهای طبیعی، رنگهایی وجود دارند که هر کدام از ما باید از آنها پرهیز کنیم.
به همین میزان، برخی رنگها پیامهایی را در مورد ما ارسال میکنند که ما نمیخواهیم این پیامها منتشر شوند. اغلب این تأثیرات، به دلیل اینکه ناگفتنی یا غیرقابل توصیف هستند بسیار قدرتمند میباشند.
زبان رنگها را میشنویم اما اغلب نمیتوانیم بیانشان کنیم. تأثیرات آن را احساس میکنیم بدون اینکه قادر باشیم آنها را توضیح دهیم.
با وجود این، هنگامیکه با رنگهای نو هماهنگ میشویم، یاد میگیریم که برای ابراز خود و خانهمان به بهترین نحو، از آنها استفاده کنیم.
«مشاهده رنگها از میان پوست بدن»
برخی افراد نابینا به سادگی قادرند، رنگهای مختلف تکههای کاغذ یا پارچه را با کشیدن دست یا نوک انگشتانشان بر روی آنها تشخیص دهند. آنها میتوانند طول موج نوری را که از میان پوست بدنشان میگذرد احساس کنند، آنها میگویند برخی از رنگها خنک هستند در حالیکه برخی دیگر گرماند.
ممکن است شما بتوانید خودتان را طوری تربیت کنید که بتوانید این پدیده را تجربه کنید.
تعدادی پارچه رنگی چهارگوش بردارید و روی یک میز بیندازید. با چشمان بسته روی گوشههای پارچه دست بکشید. به تفاوتی که از انرژیها دریافت میکنید حساس شوید، روزها و هفتهها، آزمایشات فوق را تکرار کنید و ببینید میتوانید بین انواع زمینههای انرژی و رنگهای خاص ارتباط برقرار کنید؟
«رنگهای متعلق به شما»
هر یک از ما دارای رنگآمیزی به خصوصی هستیم که همان رنگ طبیعی است که شامل رنگ چشم، پوست و مو میشود. این رنگها ممکن است از خانواده، اجداد یا از طریق یک ژن بازگشتی یا غیرغالب از نسلی به نسل دیگر به ما رسیده باشد.
عوامل دیگر نیز میتواند در این امر نقش داشته باشد. برای مثال: اگر شما در آب و هوای مدیترانهای بزرگ شده باشید، رنگ پوستتان در آن منطقه تیرهتر میشود یا به خاطر اینکه به مدت طولانی در معرض نور آفتاب بودهاید رنگ موهایتان سفید شود.
بیماریها همچنین بر روی رنگ پوست و مویتان تأثیر میگذارند. مادربزرگی در سال 1920 وقتی که هنوز خانمی جوان بود، به خاطر بیماری طی یک شب تمام موهایش سفید شد.
اما کشش ما به سمت رنگهایی خاص از روی تصمیماتی آگاهانه است که با رنگ پوست و مویمان در ارتباط میباشد.
ما از روی سطوح غریزیمان به سمت رنگها کشیده میشویم، شاید این امر به خاطر این است که رنگها، نیرویی قدرتمند و غیرکلامی را در مورد شخصیت و دیدمان نسبت به زندگی ابراز میکند.
«خودتان را بهتر بشناسید»
اگر نسبت به یک رنگ خاص، تمایل شدیدی دارید، شما دارای صفات ویژهای در ارتباط با آن رنگ هستید.
قرمز: بیرونگرا، هیجانی، احساساتی، حساس، پرانرژی
نارنجی: مستقل، بااراده، خودآغاز
سبز: حساس، هشیار، سیاستمدار، مواظب، با احتیاط.
زرد: توانا، تیزهوش، خودانگیز، راز دار، دارای رابطه خوب با دیگران.
آبی: خلاق، خیالپرداز، دارای احساسات عمیق، صادق.
بنفش: دلسوز، بصیر، دارای معیارهایی بالا.
سفید: روشنفکر، کمالگرا، خوشبین، خود استوار.
سیاه: دارای انضباط نفس، پر از نظر و عقیده، مستقل، پردازشگر قدرت درونی.
اگر یک روز کامل در خانه کار کردهاید و میتوانید محلی را برای استراحت کردن انتخاب کنید، ممکن است انتخاب یک اتاق را بر دیگر اتاقها به خاطر اثر متقابلی که نوع رنگ اتاق با حال شما دارد ترجیح دهید.
اگر مجبورید که با غم از دست دادن کسی یا یکضربه سخت کنار بیایید، شاید اگر در محیط روستا قدم بزنید یا یک پالتو راحت یا روسریای به رنگ سبز بپوشید، شما را آرام کند. به همین ترتیب، ممکن است نسبت به یک رنگ به طور شدید عکسالعمل متضادی داشته باشید و به این موضوع اشاره کنید که پر از ارتعاشات آن رنگ هستید، که در اینصورت میتوانید از یکی کردن رنگهای مکمل آن استفاده کنید.
برای مثال اگر در یک برههای از زمان در زندگیتان، احساس واکنش منفی نسبت به رنگ نارنجی دارید، به یکشی آبی نگاه کنید یا لباس آبی بپوشید یا آویزی به رنگ آبی خریده و در منزلتان نصب کنید. حساسیتهایتان را به واکنشهای بدنتان نسبت به رنگها افزایش داده و غرایزتان را دنبال کنید.
«متعلق به کدام گونه از فصلها هستید؟»
نظریهپردازان رنگها اعلام کردهاند هر یک از گونههای متفاوت فصلی، ارتباط خاصی با رفتارهای شخصیتی دارند.
گونه بهاری: در این گونه، افراد موهای قهوهای – طلایی یا بلوند، با چشمانی به رنگ فندقی، سبز، طوسی یا آبی و پوستی روشن یا هلویی رنگ دارند.
شخصیتهای فصل بهار: بیرونگرا افسونگر و هوشیار و دارای حس زندهی شوخطبعی هستند. ناگهان ممکن است بسیاری از کارها را بر عهده بگیرند و خطر بینظمی در کارهایشان را قبول کنند.
گونه تابستانی: در این گونه، افراد موهای قهوهای یا طلایی روشن، با چشمانی خاکستری یا آبی کمرنگ و پوستی روشن و لطیف دارند. اگر شخصیتی تابستانی دارید، دارای روح لطیفی هستید، شنوندهای حساس که در مشارکت، تجزیه و تحلیل و سازماندهی امور، قوی و توانا است. در برقراری و حفظ صلح و آرامش خوب عمل میکنید و گاهی اوقات کمحرف و منزوی میشوید.
گونه پاییزی: و اما در اینگونه، افراد موهای قرمز، مسی یا طلایی – توتفرنگی رنگ با چشمانی قهوهای یا سبز و پوستی به رنگ مس یا طلایی تیره دارند. شخصیتهای پاییزی خونگرم و سرزنده هستند، متفکرانی نیرومند، دارای احساس پرورش یافته برای موضوعاتی چون عدالت و بیتوجهی به سنت میباشند. آنها میتوانند دمدمی مزاج و گاهی اوقات پر مدعا شوند.
گونه زمستانی: در اینگونه، افراد موهای قهوهای تیره یا مشکی با چشمان سبز یا مشکی و پوستی به رنگ قهوهای، سبزه یا برنز دارند.
شخصیتهای فصل زمستان: آرام (متین) با قدرت طبیعی بوده و دارای اردهای هستند که تمام کارها را انجام میدهند. ممکن است به طور ناگهانی و بیحوصله نیازمند مشاجره با دیگران باشند ولی از تلاشهایشان که موجب کم آوردن الگوهایشان میشود دست بر نمیدارند.