نویسنده: سوامی ساتیاناندا ساراسواتی
برگردان: لعیا نبیفر
این گزارش اولیة برنامة «دورههای کاهش فشار عصبی» است که در آشرام ساتیاناندا در شهر پرث استرالیا در سالهای 1980 و 1981 اجرا شد که در آن فنونی از یوگا به کار رفت که با بازخورد زیستی تسهیل شده بود. مبنای این دورهها پیرامون آموزش در زمینة یوگا نیدرا شکل گرفت، گرچه فنون آسانا، پرانایاما و مراقبه هر جا لازم بود، گنجانده شد. هر دوره در مدتزمان ده هفته، هر هفته دو ساعت با گروههایی شامل دوازده تا چهارده فرد بزرگسال هم مرد و هم زن اجرا شد. هدف آن ایجاد توانایی وانهاده شدن عمیق و برانگیختن رشد شخصی با تمرین یوگا با تأکید بر اهمیت تمرین مستمر بود. بازخورد زیستی روش بسیار خوبی بود که به شرکتکنندگان نشان داد در مدت آموزش دههفتهای چگونه پیشرفت میکنند. این روش، اثربخشی تمرین یوگا نیدرا را بهطور سازندهای تقویت کرد.
این دورهها نشان دادند که گرچه یوگا نیدرا روش ماهرانهای برای رسیدن به وانهادگی عمیق است، اما مشکلات مربوط به فشار عصبی، همیشه از برانگیختگی بیشازحد و ناتوانی در وانهادگی سرچشمه نمیگیرد. فنون دیگر یوگا برای هماهنگ کردن بیتعادلیها پیش از ارائه وانهادگی عمیق مفید تشخیص داده شد.
لوازم
مهمترین لوازمی که برای بازخورد زیستی به کار رفت، مقاومتسنج الکتریکی پوست (اییاِسآر) بود که دقیقتر از دستگاه جیاِسآر است که عموماً استفاده میشود. این وسیله، مقدار مقاومت پوست را در کف دست اندازهگیری میکند که این مقاومت در تناسب مستقیم با تغییرات سامانة عصبی خودمختار عوض میشود. این مقاومتسنج دو سنجه را نمایش میدهد. یکی از آنها تا دو اِم اُهم درجهبندیشده است. این اندازهگیری، مقاومت پایهای پوست (بیاِسآر) را نشان میدهد که مقدار واقعی مقاومت پوست در آن زمان است. بهطورکلی بیاِسآر پایین، دلالت بر حالت فعالشده و برانگیخته دارد و بیاِسآر بالا، نشان از حالت وانهادگی، خلوتگزینی و کمبرانگیختگی است.
در نوع دیگر سنجه، عقربة دستگاه اندازهگیری در وسط سنجه تنظیمشده است که از آن میتواند به چپ و راست نوسان داشته باشد و درصد تغییر را در واکنش به سامانة عصبی خودمختار اندازهگیری کند. حرکتش به سمت راست برانگیختگی را نشان میدهد که بیشتر به فعال کردن سامانة عصبی سمپاتیک در پاسخ به چالشها یا فشارهای عصبی مربوط است. حرکت عقربه به چپ، درجة وانهادگی بهدستآمده را نشان میدهد که این بیشتر با فعال کردن سامانة عصبی پاراسمپاتیک ارتباط دارد.
با استفاده از این دو سنجه و به همراه چند آزمایش از توانایی پاسخ به محرک یا وانهادگی فرد آزمایششونده، میتوان دربارة میزان کنترل فرد آزمایششونده بر پاسخهای عصبی خودمختارش نتایج بسیاری گرفت.
طرح
در ابتدای هر دوره با استفاده از اندازهگیر اییاِسآر، شش آزمایش اساسی زیر از شرکتکنندگان گرفته شد. پس از ثبت پاسخهای خودمختارشان، شرححالی چندبعدی از پاسخهای فیزیولوژیروانشناسی شخصیشان به فشار عصبی به دست آمد. با این کار امکان تجویز مناسبترین تمرینها برای هر فرد میسر شد.
1- اندازهگیری بیاِسآر در وضعیت بیداری «عادی». این آزمایش نشان میداد، وقتی آزمایششونده در وضعیتی است که فکر میکند برایش عادی است، آیا درواقع بسیار تنش دارد یا بهشدت گوشهگیر است.
2- اندازهگیری درصد تغییر در مقاومت پوست درحالیکه شرکتکنندگان شکل وانهادگی خودشان را که برایش آموزش ندیدهاند در مدت ده دقیقه اجرا میکردند. نتایج در نموداری با محور افقی زمان و محور عمودی اندازهگیری درصد تغییر در مقاومت پوست ثبت شد. برای مثال واکنش وانهادگی خوب در اییاِسآر با نوسان آرام و منظم عقربه به چپ نشان داده میشود و نمودار بهصورت انحنای ملایمی به سمت سطوح وانهادگی عمیق شکل میگیرد. طیف گستردهای از نتایج به دست آمد. مثلاً فردی که «بسیار سعی میکند» وانهاده باشد، درواقع ممکن است برانگیخته شود که این حالت با حرکت عقربه به سمت راست بهجای حرکتش به چپ نشان داده میشود. در بعضی دیگر، میزان وانهادگی یا بهاندازهای نبود که بتوان به دستش آورد یا در الگوهایی مجزا تغییر میکرد یا مانند آن.
3- اندازهگیری بیاِسآر بعد از وانهادگی دهدقیقهای در آزمایش 2. این آزمایش نشان داد آیا آزمایششونده آمادة وانهادگی عمیق است یا بهجای وانهادگی، برانگیختگی اتفاق میافتد. بعد آزمایششوندهها میتوانستند به وضعیت بیداری «عادی» خود برگردند و عقربه دوباره سر جایش در وسط سنجه قرار میگرفت.
4- واکنش به چالش. در این آزمایش، نوعی محرک بیرونی مانند صدای بلند یا سوزش سوزن تدارک دیده شد و بعد دور شدن عقربه از مرکز سنجه ملاحظه گردید. محرک در حکم چالشی برای سامانة عصبی است، بنابراین این آزمایش نشان میدهد چگونه افراد از روی عادت به چالش یا فشار عصبی پاسخ میدهند. واکنش دلخواه با حرکت آرام عقربه به سمت راست نشان داده میشود. به یاد داشته باشید که واکنش نشان دادن فرد به فشار عصبی، عادی است. مشکل زمانی آغاز میشود که ما نمیتوانیم بعدازآن به وضعیت عادیمان برگردیم یا دوباره وانهاده شویم. این وضعیت به آزمایش بعدی منجر میشود.
5- اندازهگیری مدتزمانی که طول میکشد عقربه بعدازآن محرک به مرکز برگردد. برای فرد متعادل یک تا دو دقیقه طول میکشد، اما دوباره وانهاده شدن برای فرد عصبی معمولاً دشوار است و عقربه ممکن است مدت طولانیتری کاملاً طرف راست بماند که نشان میدهد شاخة سمپاتیک سامانة عصبی خودمختار غالب است.
6- در آخر به این گروه، تمرین یوگا نیدرای سادهای داده شد که در آن میزان وانهادگی فرد روی محورهای زمان و درصد تغییر ترسیم شد. این کار بدون استثنا به شرکتکنندگان نشان داد که سطوح وانهادگی بسیار عمیقتری در مقایسه باکمال مطلوبشان از بیشترین حد وانهادگی میتواند با تمرین یوگا نیدرا به دست آید.
نتایج
با ادامة برنامهها معلوم شد که یکی از پنج الگوی مجزای واکنش در سامانة عصبی خودمختار بدون استثنا ظاهر میشد؛ بنابراین برای متعادل کردن تمایلات معینی که در هر الگوی واکنشی بروز میکرد، برنامة مناسبی از تمرینهای یوگا فراهم شد. …
ادامه مقاله را می توانید در مجله 99 مطالعه نمایید