آماندا ماسکارلی
حامد رنگینکمان
در زیر به برخی از دلایلی که غالبا برای فرار از مدیتیشن میآوریم، اشاره میکنیم.
1- وقت ندارم و نمیدانم چگونه انجامش دهم.
راهحل پیشنهادی: تمرین کوتاهمدت مدیتیشن نیز میتواند اثرگذار باشد. به گفتۀ شارون سالزبرگ تنها پنج دقیقه مدیتیشن در روز میتواند به نتایج قابلتوجهی از جمله کاهش استرس و افزایش تمرکز منجر شود. او پیشنهاد میکند: «برای شروع، هر روز زمان کوتاهی را به مدیتیشن اختصاص دهید. آرام و راحت در مکانی ساکت روی زمین، بالشت یا صندلی بنشینید، طوری که ستون مهرههایتان صاف باشد. البته نه خیلی کشیده یا تحت فشار. اگر لازم شد روی زمین دراز بکشید، نشستن اجباری نیست. چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. دقت کنید هوا چطور از سوراخهای بینیتان وارد شده، قفسۀ سینه و شکم را پر میکند و بعد خارج میشود. سپس توجه خود را معطوف به ریتم طبیعی تنفستان کنید. اگر مشکل تمرکز داشتید نگران نباشید. اگر فکری مزاحم تمرکزتان شد، به آرامی آن فکر یا احساس را رها کرده و دوباره توجهتان را به تنفستان بدهید. اگر روزانه مدت زمان معینی را به این شیوه تمرین کنید، سرانجام خواهید توانست در هر موقعیتی، تمرین ذهنآگاهی را انجام دهید.
2– از تنها بودن با افکارم وحشت دارم.
راهحل پیشنهادی: مدیتیشن میتواند شما را از همۀ افکار مزاحم رها کند. جک کورنفیلد، نویسنده و مربی یوگا که اکنون در اسپیریت راک مدیتیشن سنتر، مشغول تدریس است در کتاب «قلب آگاه: راهنمای آموزههای روانشناسی عرفانی» مینویسد: «افکار ناسالم ما را به گذشته پیوند میدهند. با این وجود، میتوانیم افکار مخرب جاریمان را تغییر دهیم. از طریق تمرین و تعلیم ذهنآگاهی میتوانیم افکار مخربمان را بهعنوان عادتهای آموختهشدۀ قدیمی در نظر بگیریم. آنگاه میتوانیم گام تعیینکنندۀ بعدی را برداریم. سپس درمییابیم که چگونه این افکار وسواسگونه، باعث ایجاد احساس غم، ناامنی و تنهایی میشوند. بهمرور و با یادگیری تحمل انرژیهای منفی، میتوانیم از فشار و سختیشان بکاهیم. ترس میتواند به احساس حضور و هیجان تبدیل شود. سردرگمی میتواند حس توجه و علاقه تبدیل شود. ابهام و عدم قطعیت میتواند به شگفتی و احساس بیارزشی میتواند به حس شرافت و بزرگی برسد.
3- تمرین را درست انجام نمیدهم.
راهحل پیشنهادی: کابات زین به درستی در کتابش با نام «هرجایی که بروی همان جایی: مدیتیشن ذهنآگاهی در زندگی روزمره» نوشته است که شیوه منحصربهفرد صحیحی وجود ندارد. بهواقع هیچ راه درستی برای تمرین وجود ندارد. بهترین کار، رویارویی با هر لحظه با تمام نیرو و توان است. باید عمیقاً در لحظه غرق شویم، سپس آن لحظه را رها کرده و به لحظۀ بعدی توجه میکنیم. نه اینکه به گذشته بیاویزیم. برای رسیدن به این هدف، چیزهای زیادی برای دیدن و آموختن وجود دارد. ولی ما همۀ آنها را درک نمیکنیم. بهترین راه، اعتماد به تجربۀ خودتان، محترم شمردن آن و رهایی از نگرانی در مورد درست یا غلط بودن احساستان است. اگر در مقابل، به دلیل حس ناامنی، عادت دارید شخص دیگری بر تمرینهایتان نظارت و آنها را تایید کند، راهحل این است که با اطمینان به تواناییهای خودتان عمل کنید. آنگاه خواهید دید اتفاق عمیقتری در طی مسیر برایتان رخ میدهد.
” ادامه مقاله را در شماره 107 مجله دانش یوگا بخوانید.”