نویسنده: برا ارجان/ برگردان: بهناز پوری و رقیه فتاحی
اخیراً طبق تحقیقاتی که انجامشده است، مشخصشده که در آمریکا نزدیک به 15 میلیون نفر یوگا کار میکنند. در انگلستان نیز 4 میلیون نفر یوگا تمرین میکنند. این ارقام نشاندهندۀ این است که روزبهروز به تعداد این افراد اضافه خواهد شد. 10 درصد از جمعیت هند نیز یوگا انجام میدهند که نزدیک به 150 میلیون نفر است. دادن آمار دقیق اینکه در جهان چه تعداد افرادی یوگا کار میکنند و اینکه بیشتر در شرق یا غرب افراد یوگا انجام میدهند، تقریباً غیرممکن است؛ اما سازمانهای بینالمللی یوگا تا حدی میتوانند اطلاعاتی را در اختیار ما قرار دهند.
بهعنوانمثال با استفاده از آمار فدراسیون جهانی یوگا میتوانیم به این نتیجه برسیم که حتی در افغانستان هم یوگا وجود دارد. این بسیار طبیعی است، بهاینعلت که اولین آثار باستانی هند در ناحیۀ غربی پاکستان و منطقه بلوچستان یافت شد. این موضوع بهاینعلت جالب به نظر میرسد که افغانستان از سال 1980 به بعد به لحاظ سیاسی و فرهنگی مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته است. در ایران بیش از 200 مرکز یوگا وجود دارد. در اروپا و استرالیا و حتی آمریکای لاتین، یوگا بسیار معروف است. مرکز فدراسیون بینالمللی یوگا، اروگوئه است. یکی دیگر از مراکز استاندارد جهانی یوگا که با محوریت آمریکا به وجود آمده است، یوگا آلیانس میباشد که در آنجا نزدیک به 45 هزار مربی یوگا و بیش از 3000 مرکز یوگا ثبتشده است. این ارقام در حال تغییر است، اما کم نمیشود، بلکه افزایش مییابد. درنتیجه میتوانیم بگوییم که یوگا بهغیراز آفریقا در سایر قارهها بسیار معروف است.
با توجه به شرایط سخت زندگی در کشورهای آفریقایی بهجز آفریقای جنوبی، نبودن یوگا بسیار قابلفهم میباشد. بااینهمه انواع سازمانهای حقوق بشری و سازمانهای مردمنهاد و افراد داوطلب در کشورهایی مثل ساحلعاج که درگیر جنگ داخلی بودهاند و برای جوانانی که جنگیدهاند، کلاسهای یوگا برگزار کردهاند و نتایج مثبتی از این کار گرفتهاند. باید این را هم اضافه کنیم که در بسیاری از زندانهای جهان، کلاسهای یوگا به لحاظ سلامت جسمی و روانی تأثیر زیادی بر روی زندانیان گذاشته است. یکی از معانی لغوی یوگا که ارتباط برقرار کردن و بستن است در اینجا بهصورت واضح وارد عمل شده است و در ارتباط فرد با خودش، یوگا کمک مهمی است. عمیق بودن نفسهایمان، نشانگر این ارتباط است. اگر در زندانها یوگا باهدف آرام کردن زندانیها انجام گیرد، این بهخودیخود شروع یک بحث جدید است. نهتنها در زندانها، بلکه انجام یوگا در مدارس و ادارات میتواند در برقراری ارتباط با خود واقعیمان کمک کند. یوگا همیشه باهدف ضدافسردگی یا افزایش بازدهی یا حالت کمالگرایی انجام نمیپذیرد.
با اشغال هند توسط انگلستان و با گذشت زمانی که دولت جدید شکل گرفت و پسازآن به وجود آمدن مدرنیته و صنعتی شدن، باعث شد که هند از یوگا دور شود. امروزه هند همزمان با جهان ارزشهای خود را کشف میکند و یوگا رفتهرفته در جهان مشهور میشود؛ و نهتنها در مدرسه و بیمارستانها، بلکه یکی از دروس پلیس و ارتش محسوب میشود.
در بسیاری از مراکز یوگا و آشرامهای موجود در هند، تربیت مربیگری انجام میگیرد که هم برای کشورهای غربی و هم برای خودشان مربی تربیت میکنند. درحالیکه هندیها یوگا را بهعنوان یک موضوع از مد افتاده میدانند، امروزه یوگا به مد روز بدل گشته است. درواقع در ترکیه هم اینچنین است. در ترکیه نیز همانند هند پس از معروف شدن یوگا در غرب، یوگا دوباره معروف شد. جای تأسف دارد، ولی
واقعیت این است.
مدرنیته یا تمدن یا بهروز شدن مفهومی است که در زبان ترکی مشکل دارد و جا نیفتاده است. چیزی که با کلمه مدرنیته به ذهن میرسد، تلاش برای مدرن شدن و آنچه از بیرون تزریقشده است و آنچه از فرهنگ سفیدپوستان غربی به ما رسیده، اعم از نحوۀ پوشش، غذا، نوع ورزش و سبک زندگی گرفته تا اقتصاد میباشد. اگر از جهتی دیگر موضوع را بررسی کنیم، مدرن شدن یک حیله است. برای یک انگلیسی قرن 18 باور اینکه راه نجات روح، نخوردن گوشت و ساعتها ساکت نشستن و مدیتیشن کردن است، کار بسیار سختی است؛ چراکه ازنظر او مهمترین مسئله کار، سود و کار بیشتر و سود بیشتر است. واردکردن این فرهنگ به جامعۀ هند ضربۀ مهلک روانی است؛ چراکه قبل از حضور انگلیس در هند، نیروی پلیس وجود نداشت. در روستاهای دورافتادهای که حتی راه ارتباط وجود نداشت، آوردن رادیو و تلویزیون و غذاهای غربی کیفیت زندگی آنها را با مشکلات جدی مواجه کرد. در مورد یوگا نیز مدرنیته چیزی شبیه به این است. در جهان مدرن، دلدادگی به یوگایی که مدرن نیست، واقعیت محض است.