شنبه , آوریل 20 2024

چشمان خودت کو ؟

  
 
 

چشمان خودت کو ؟

یکی از شاگردان شیوانا جوانی ساده و صادق بود که نسبت به همه اهل مدرسه خوشبین بود و سفره دل خود را نزد همه باز می کرد و هیچ کس را بد نمی دانست.همه شاگردان هم او را دوست داشتند و با او بیشتر از بقیه صمیمی بودند.روزی شیوانا دید که این شاگرد جوان و ساده با پسر دهخدا وچند نفر دیگر از جوانهای شرور دهکده در بازار دهکده هم صحبت است.شیوانا او را صدا زد و گفت :وقتی با این افراد صحبت می کنی مواظب چشمهایت باش ! شاگرد ساده دل مات و مبهوت به چهره شیوانا خیره شد و با حیرت گفت : من چشمهایم سر جایش هستند و اصلا به کسی اجازه نمی دهم به آنها آسیب برساند. شما خاطرتان جمع باشد. سپس دوباره به جمع دوستان جدید اما شرور خود پیوست. یک هفته بعد شیوانا در حیاط مدرسه نشسته بود که ناگهان متوجه شد از داخل سالن کلاس سرو صدای بلندی برخاسته است. به آنجا رفت و با تعجب دید که شاگردان مدرسه گرد دوست ساده و قدیمی خود را گرفته و به اواعتراض می کنند که چرا در مورد آنها نزد بقیه بدگویی و غیبت می کند و صفات دروغ و ناشایست را به دوستان خود نسبت می دهد.شیوانا شاگردان را به سکوت دعوت کرد و مقابل شاگرد ساده دل ایستاد و با انگشت به چشمان او اشاره کرد و گفت : قبل از اینکه با پسر کد خدا و دوستان شرورش نشست و برخاست کنی با چشمان خودت تمام بچه های مدرسه را پاک و درستکار می دیدی , اما اکنون بعد از چند هفته همنشینی با دوستان شرورت چشمان خود را از دست داده ای و چشمان آنها را عاریت گرفته ای.به همین خاطر در چهره دوستان مدرسه ات نیرنگ و فریب و چیز هایی می بینی که چشمان جدیدت به تو دیکته می کنند.وقتی آن روز به تو گفتم مواظب چشمهایت باش منظورم این بود که مواظب باش آنها پنجره پاک و سالم نگاه تورا با پنجره کدر و ناسالم خود عوض نکنند.سعی کن دیده خود را بشویی و کمی در مورد تغییر نگاهت و نادرستی برداشت ها و قضاوت های جدیدت نسبت به دوستان قدیمی فکر کنی.مطمئنا آنقدر ناراحت خواهی شد که برای همیشه چشمانت را از دوستان شرورت پس خواهی گرفت و ارتباطت را با آنها برای همیشه قطع خواهی کرد.

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

کسب و کار درجه یک علی آقا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *