جمعه , آوریل 19 2024

پیشینه ریکی

  
 
 

پیشینه ریکی

 

 

پیشینه ریکی :
در اواسط قرن نوزدهم میلادی شیوه کهن شفای ریکی توسط دکتر میکایو اوسویی مجددا در اختیار بشریت قرار گرفت. در اینجا داستان پژوهش دکتر اوسویی را به نقل از استاد اعظم هاوایو تاکاتا (1980-1900) نقل می کنیم :
میکایو اوسویی مدیر مدرسه علوم دین مسیحی در توکیو , ژاپن بود.روزی چند تن از شاگردان این جماعت مذهبی از او پرسیدند : چرا از روشهای شفا بخشی که عیسی مسیح بکار می برده , چیزی نمی شنوند ؟ و آیا دکتر اوسویی قادر است دردهای آنها را شفا بخشد ؟ از آنجایی که دکتر اوسویی توان پاسخ به به چنین پرسشهایی را نداشت , تصمیم گرفت از مقام خود استعفا کرده و برای رسیدن به پاسخ این پرسشها ,مسیحیت را در کشوری مسیحی مطالعه کند.
سفر اوسویی او را به آمریکا هدایت کرد و در دانشگاه شیکاگو حضور یافت . او به اخذ دکترای دین شناسی نایل آمد. با این وجود نتوانست در متون مسیحیت پاسخی رضایت بخش بیابد و در متون مذهبی نیز چیزی نیافت . او به شمال هند سفر کرد تا بتواند نوشته های مقدس را مطالعه کند. دکتر اوسویی نه فقط به زبانهای ژاپنی , چینی و انگلیسی تسلط داشت , بلکه به زبان سانسکریت نیز مسلط بود. پس از این سفر به ژاپن برگشت , انجا برخی از نشانه ها و نمادهای سانسکریت را در سوتراهای کهن ( سوتراها کلمات یا عبارات کلیدی هستند که فرد مراقبه کننده پس از آرام یافتن ذهن خود به کار می برد تا تجربه های ذهنیش را عینیت بخشد ) بودایی کشف کرد.به نظر می رسید آنها پاسخ مناسب برای پرسشهای او بودند. در آن زمان در دیری واقع در کیوتو زندگی می کرد . پس از آنکه با سرپرست دیر صحبت کرد عازم کوهستان مقدس کوری یاما ( kuriyama ) در شانزده کیلومتری آنجا شد. او تصمیم گرفت در عزلت کوهستان بیست و یکروز به مراقبه بپردازد و روزه بگیرد با این امید که برای رسیدن به حقیقت نمادهای مدون سانسکریت , با آن سطح از آگاهی ارتباط برقرار کند.
در ورود به کوهستان بیست و یک سنگ در پیش رو نهاد و به نشانه تقویم , هر روز یکی از آنها را کنار می گذاشت.در این دوران سوتراها را مطالعه می کرد , به آواز می خواند و با آنها مراقبه می کرد.تا طلوع آفتاب آخرین روز هیچ حادثه غیر مترقبه ای اتفاق نیافتاد.هنوز هوا کاملا تاریک بود اما او نوری درخشان را دید که با سرعت زیادی به سویش حرکت می کند.نور وسیعتر و وسیعتر میشد تا سرانجام به وسط پیشانی او اصابت کرد.هنگامی که دکتر اوسویی ملیونها حباب کوچک به رنگهای آبی , بنفش روشن , صورتی و رنگهای قوس و قزح را دید , تصور کرد در حال جان سپردن است , اما ناگاه نور عظیم سفیدی ظاهر شد و او نماد مشهور سانسکریت را در مقابل خود دید که به رنگ طلایی شفاف می درخشد , اوسویی گفت : (( بله به خاطر می سپارم )) و این زمان , لحظه تولد سیستم ریکیاوسویی بود.
هنگامی که به وضعیت عادی آگاهی برگشت , خورشید در آسمان بود. اوسویی در حالیکه خود را سرشار از انرژی و قدرت , احساس می کرد شروع به پایین آمدن از کوهستان کرد. زمانی که با شتاب از کوه سرازیر می شد پنجه اش اسیب دید .او چند لحظه دستش را بر روی محل اسیب دیدگی قرار داد و خونریزی متوقف شد و درد از میان رفت.این نخستین شفا بود.
او به علت گرسنگی در مهمانخانه ای میان راه توقف کرد و دستور صبحانه مفصل ژاپنی داد. صاحب مسافرخانه که از ظاهر دکتر اوسویی متوجه روزه دراز مدت او شده بود پیشنهاد داد که پس از روزه ای به این طولانی نباید غذای حجیمی بخورد . اما دکتر اوسویی قادر بود بی هیچ مشکلی آن صبحانه مفصل را بخورد و این هم اتفاق عجیبی بود.
نوه صاحب مسافرخانه دندان درد شدیدی داشت و روزها بود که از آن رنج میبرد و صورتش متورم گشته بود .دکتر اوسویی از او اجازه گرفت تا دستش را بر روی صورت متورم دخترک قرار دهد و او فورا احساس آرامش کرد. دخترک نزد پدر بزرگش دوید و گفت این مهمان یک راهب معمولی نیست . این دومین شفا در آن روز بود.دکتر اوسویی به صومعه اش برگشت .اما پس از چند روز به محله پرجمعیت گدایان در توکیو رفت , تا آنها را درمان و به زندگی بهتری هدایت کند.او هفت سال در این نوانخانه زندگی کرد و بیماران بسیاری را درمان کرد .با این وجود آنها به موقعیت قبلب خود باز می گشتند و علاقه ای به بهبود زندگی خود نشان نمی دادند و راه گدایی را پیش می گرفتند. هنگامی که اوسویی از آنها پرسید چرا زندگی جدیدی را شروع نکرده اند ؟ آنها پاسخ دادند که کار کردن خیلی دشوار بوده و گدایی کردن بهتر است !
دکتر اوسویی به شدت متاثر گردید و گریست. او متوجه شد که مساله مهمی را در شفادهی خود فراموش کرده است . برای مثال آموزش قدر شناسی به گدایان . فردای آن روز به چند جمله قصار اندیشید , که به عنوان شعارهای ریکی مطرح می گردد :
اصول اخلاقی ریکی :
1 – فقط برای امروز نگران مباش
2 – فقط برای امروز خشمگین مشو
3 – والدین , معلمان و بزرگانت را محترم شمار
4 – معاشت را شرافتمندانه تامین کن و سپاست را به هر چیز ابراز نما
پس از آن ماجرا به سرعت نوانخانه را ترک گفت و به توکیو بازگشت . در آنجا مشعل بزرگی افروخت و در خیابان ایستاد . هنگامی که عابران علت این کار را پرسیدند , پاسخ داد در جستجوی مردمانی است که در پی نور حقیقت اند . این حرکت آغاز بخش نوینی از زندگی او بود که به سفر به اطراف و آموزش ریکی گذشت.
دکتر اوسویی در معبد توکیو به خاک سپرده شده است و داستان زندگیش بر سنگ مزار او حک شده است . گفته می شود که امپراطور ژاپن نیز مزار او را تعزیر داشته است .
یکی از نزدیکترین همکاران دکتر اوسویی دکتر چی جیرو هایاشی (chijiro hayashi ) جایگزین او شد و دومین استاد اعظم ریکی در خط این سنت گردید. او تا سال 1941 کلینیک خصوصی ریکی را در توکیو اداره می کرد.در آنجا بیماریهای وخیم را با ریکی به همراه بعضی از روشهای طب جامع درمان می نمود . غالبا یک بیمار هم زمان چند درمان کننده گوناگون , ریکی دریافت می کرد .
تاثیرات جنگ جهانی دوم و مرگ دکتر هایاشی در سال 1941 پایان موقت این کار بود.اما بعدها خانم هاوایو تاکاتا جانشین دکتر هایاشی شد.خانم هاوایو تاکاتا در سال 1900 در جزیره هاوایی از پدر و مادری ژاپنی به دنیا آمد که تبعه آمریکا بودند.پس از آنکه با دو بچه کوچک بیوه شد نیروی جسمی و روحی او کاملا تحلیل رفت . در سال 1935 زندگی او را به سوی ریکی سوق داد.در آن زمان از چند بیماری جدی رنج می برد تا اینکه ندایی درونی او را به زاپن هدایت کرد تا شفایش را در آنجا جستجو کند.
با ورود به ژاپن در شرف جراحی بود که همان صدا دوباره به او ندا داد که نیازی به جراحی نیست . او از پزشک خود درباره دیگر شیوه های درمان سوال کرد و آن پزشک کلینیک ریکی دکتر هایاشی را به او توصیه کرد.هنگامی که هاوایو به آنجا رفت روزانه دو درمانگر به او انرژی میدادند , پس از چند ماه سلامتش را کاملا بازیافت.
پس از بهبود , هاوایو شاگرد دکتر هایاشی شد. سپس در 1938 با دخترانش به هاوایی بازگشت. حالا او دیگر یک معلم بود. 1941 پس از مرگ دکتر هایاشی , هاوایو جانشین وی گردید.در آنجا سالها به زندگی و درمان پرداخت.در هفتاد سالگی خود شروع به تعلیم به معلمین ریکی کرد. در 11 دسامبر 1980 هاوایو با پرورش 22 معلم ریکی در آمریکا و کانادا جهان را ترک گفت.
مدت کوتاهی پس از مرگ هاوایو تاکاتا , چند تن از معلمان ریکی , جامعه آمرکایی ریکی را در آگوست 1980 جهت سازماندهی و هماهنگی در انتقال دانش ریکی بنیان گذاردند.
امروزه ریکی توسط دو سازمان عرضه می شود که موفقیت چشمگیری بدست آورده اند و هر دو در آمریکا پایه گذاری شده اند. یکی از آنها جامعه بین المللی ریکی در آمریکاست (ای.آی.آر.ای) که هم اکنون (تی.آر.تی.ای) خوانده می شود و دیگری پیمان ریکی است.
پیمان ریکی در سال 1981 توسط فیلیش لی فیوروموتو , نوه هاوایو تاکاتا و گروهی متشکل از بیست و یک معلم ریکی در شکل یک بنیاد آزاد بنیان گذاری شده است.
پیمان ریکی از سال 1981 در آمریکا به عنوان موسسه ای غیرانتفاعی به ریاست فیوروموتو اداره می شود. از آغاز سال 1987 حدود 100 معلم ریکی که برخی از آنها در اروپا زندگی می کنند به عضویت این پیمان در آمده اند.غالب استادانی که هاوایو تاکاتا آنها را تعلیم داده متعلق به این شازمان اند. پیمان ریکی برخوردی معنوی با گسترش ریکی دارد و حافظ تعالیم سنتی است. این پیمان معتقد است که :حقیقت خود را خود را , در قلب آدمی می یابد, که بر آن گشوده اند و آماده دریافت آن هستند. از این رو آنها به ندرت تبلیغ می کنند.
جامعه بین المللی ریکی در آمریکا توسط دکتر باربارا وبرری (Barbara weber ray) در 1982 تاسیس شد . دکتر ری نیز از دست پروردگان هاوایو تاکاتا است . او که ریاست این جامعه را بر عهده دارد , این دانش را تا حد استادی به دیگران منتقل می کند .ای.آی.آر.ای توجه زیادی به جنبه های علمی ریکی کرده است و به سبب تلاشهایی در جهت سازماندهی تبلیغات , در حد وسیعی شناخته شده است. این موسسه مرکز اسناد ریکی را تاسیس نموده و به تشکیل نشستها , کنفرانسها و اجرای نمایشهایی می پردازد و در برنامه های اجتماعی فعال است . این جامعه معلمین ریکی را نیز تعلیم می دهد.
به این موضوع آگاه باشید که برای فعالیتهای ریکی و یا تعلیم آن نیازی نیست که عضوی از یک سازمان باشید.

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

توصیه هایی برای افراد مبتدی در یوگا

مسلما درباره فواید بیشمار ورزش یوگا برای جسم و روح زیاد شنیده اید و علاقمندید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *