پنج‌شنبه , مارس 28 2024

ویپاسانا ( آرامش , با بودن در لحظه )

  
 
 

ویپاسانا ( آرامش , با بودن در لحظه )

ویپاسانا که به معنی دیدن همه چیز همانگونه که در واقعیت وجود دارد می باشد , یکی از قدیمی ترین تکنیک های تمرکزی جهان است که حدود 2500 سال پیش مجددا کشف و به عنوان درمان جهانی بیماری های دنیا (همان هنر زیستن ) شناخته شد.

در زبان هندی کهن , پاسانا به معنی دیدن و مشاهده نمودن است و ویپاسانا یعنی مشاهده واقعیت ها همانگونه که هستند و نه آنطور که به نظر می آیند و یا ما مایل به دیدنشان هستیم.لازمه دیدن حقیقت نمایی ساختار ذهنی – جسمی , نفوذ و رخنه در حقیقت ظاهری و نمودی می باشد. به همین علت این تکنیک را خودنگری و یا مراقبه بصیرت نیز می نامند.با این روش می آموزیم که نسبت به رویدادها واکنش کورکورانه نشان ندهیم و ناپاکی ها را در درون پرورش نداده و در شادی و آسودگی زندگی نماییم. این روش به انسان می آموزد که با خود و پیرامونش در صلح و صفا زندگی نماید و با پرورش پندار , گفتار و کردار نیک برای همگان و در نتیجه برای خود مثمر ثمر واقع گردد. ویپاسانا هماهنگی با قوانین طبیعت را به ما می آموزد و از کاوش در چارچوب ذهن و جسم انسان و ارتباط آنها سرچشمه میگیرد.

 

سنت :

 

از گذشته تا امروز , ویپاسانا توسط معلمانی سینه به سینه به نسل های بعد انتقال یافته است.اگر چه ریشه آن هندی است , اما معلم مشهور آن آقای گوئینکا اهل برمه ( میانمار ) بود.او از 1969 در هند به تدریس ویپاسانا پرداخت و تا لحظه در گذشتش به هزاران دانشجو از شرق و غرب درس داد.

 

هدف :

 

هدف از این تمرین ذهنی ریشه کن کردن تمامی ناخالصی های ذهن و تجربه کردن شادی بی حد و حصر ناشی از این آزادی است . به عبارتی هدف از انجام دادن آن فقط شفای بیماری ها نیست , بلکه رهایی از تمام آن چیزی است که باعث رنج بشر می گردد.

همه انسانها به دنبال آرامش , شادی و هماهنگی هستند و کمبود آنها برایشان اضطراب , آشفتگی و ناهماهنگی ایجاد می کند . از همه بدتر اینکه این ناپاکی ها ی ذهنی محدود به خود فرد نمی ماند ,بلکه به دیگران سرایت نموده و آنها را نیز دچار همین نابهنجاری ها می کند.بدیهی است که این عوامل ذهنی بنا به خصلت خود , نمی توانند با صلح و آرامش همراه باشند. با وجود این شرایط خواسته های فرد تحقق نمی یابند و نابسامانیهای ذهنی او هر روز بیشتر می شوند. متاسفانه هیچ قدرتی هم وجود ندارد که بتواند در این مورد به ما کمک کند تا اتفاقت برخلاف میل و رغبت ما رخ ندهند و لذا فرد موقعیت خود را به دلیل واکنش های نادرست در برابر اینگونه اتفاقات بدتر نموده و طبیعتا درد و رنج نصیبش می گردد.

از این رو باید بیاموزیم که به جای واکنش کورکورانه و ایجاد تنش , آرامش و تعادل ذهنمان را حفظ نماییم. البته فرهیختنگان فرهنگ های باستانی در رابطه با این مشکل راه حل های متفاوتی را توصیه کرده اند. برای مثال می توان در این مواقع توجه را به موضوع دیگری جلب نمود .شمردن اعداد و یا تکرار اصوات و یا کلمات خاص مثل نام الله به آرامش یافتن ذهن کمک می کند و در سطح آگاه , ذهن را از عوامل منفی دور می کند , ولی عوامل منفی ایجاد شده به اعماق ذهن یعنی سطوح ناخوآگاه رخنه می نمایند و باعث تکثیر ناپاکی های خفته در اعماق ذهن می گردند.

بدون شک منحرف نمودن ذهن به هر روش فرار از موضوع است و مشکل را حل نمی کند . با مشکلات باید روبرو شد و عوامل منفی را همانگونه که هستند مشاهده نمود و پذیرفت , و ذهن را متعادل نگه داشت تا آنها قدرتشان را از دست بدهند و به تدریج ناپدید گردند.

در این روش با مشاهده درست ناکامی ها و حفظ تعادل ذهنی , نوسانات منفی ذهن از بین می روند و فرد از فشار و قید آنها رهایی می یابد.در غیر اینصورت ناپاکی های خفته در لایه های زیرین ناخودآگاه می توانند در اثر یک رویداد بسیار ناچیز مانند آتشفشانی فوران نمایند و با چنان قدرتی به سطح ضمیر خودآگاه نفوذ کنند که موجب واکنش های ناگهانی و نابهنجار و یا فاجعه بار شوند.همگان گهگاهی چنین حالت های درونی ای را تجربه می نمایند بدون آنکه دریابند. برای مثال چرا ناگهان احساس خوشحالی و یا افسردگی می کنند. هر حالت یا پدیده جسمی – ذهنی دو بعد متفاوت دارد : در بعد اول باعث نوسانات افکار و یا هیجانات ذهن می گرددد و در بعد دوم موجب تغییر ریتم تنفس و به وجود آمدن حس های متفاوت جسمی می گردد. در این تکنیک یاد می گیریم که با مشاهده تنفس و یا حس های بدنی, غیر مستقیم مشاهده گر نوسانات ذهنی خود باشیم و لذا به جای فرار از مشکلات , واقعیت های ذهنی – جسمی را همانگونه که هستند پذیرا باشیم و با حفظ تعادل ذهنی آنها را بدون واکنش یا عکس العملی مشاهده نماییم تا قدرتشان را دیر یا زود از دست بدهند و از میان بروند.این در واقع تجربه قانون گذرا بودن رویدادهاست که کل عالم هستی را در برمی گیرد.هرچه که به وجود آید دیر یا زود محکوم به زوال و فناست.

در نتیجه ذهن پاک و پاک تر می شود و کیفیت های ناب انسانی مانند مهر,  انتظار نداشتن , شفقت و احساس مروت و همدردی نسبت به همه موجودات متجلی می گردند و جو و فضای حاکم در اطراف چنین شخصی آکنده از ارتعاشات آرامش و صلح و صفا خواهد بود.ذهنی که توانمندی دیدن و درک حقیقت را پیدا کند , مثبت , خلاق و مفید به حال خود و دیگران خواهد بود و نهایتا در سلامت , شادی و آرامش زندگی می نماید.

 

آموزش :

 

ویپاسانا در دوره های ده روزه و در سه مرحله آموزش داده می شود:

 

1 – پایه و اساس این روش رعایت و پذیرفتن قوانین اخلاقی است که بدون شک از خصوصیات بارز یک ذهن متعادل , پاک و سالم می باشد. از هر پندار , کردار و گفتاری که موجب رنج و ناراحتی دیگران گردد دوری می جوئیم و متعهد می گردیم که از کشتن هر نوع موجود زنده , دروغ گفتن و غیبت کردن , دزدی و رفتار و روابط جنسی نادرست و استفاده از مواد مخدر و حتی سیگار پرهیز نماییم تا ذهن امکان آسودگی و تعادل را پیدا کند . همچنین به منظور کمک به عدم پراکندگی ذهن ” سکوت شریفه ” را رعایت می کنیم. یعنی جز در شرایط خاص که مشکلاتمان را با معلم خود در میان می گذاریم , در طی این ده روز با کسی صحبت نمی کنیم. رعایت این اصول جهان شمول شرایط ذهنی مورد نیاز را برای تمرکز به وجود می آورد.

2 – در مرحله بعدی دانشجو یاد می گیرد که قوای ذهنی خود را بر تنفس طبیعی خودش متمرکز نماید.تمرکز بر تنفس طبیعی در مقام مقایسه با تمرکز بر موضوع شیء و یا فرد , بسیار طبیعی تر بوده و کاربرد بیشتری دارد و هیچ گونه جریانات منفی ذهنی را در رابطه با موضوعات برونی در برنخواهد داشت.این روش تمرکزی ,ذهن را به تدریج آرام و آرام تر نموده و از تسلط عوامل منفی بیرون می آورد. چنین ذهنی یکپارچه , هوشیار و دقیق است و آمادگی برای تجربه “خودنگری ” و بصیرت درونی یا مرحله سوم را یافته است.

3 – در مرحله نهایی فرد می آموزد که با مشاهده حس های جسمانی در سرتاسر بدن به اعماق ذهن نفوذ نماید و با حقیقت واقعی طبیعت خویش آشنا گردد.تجربه حقیقت درونی از طریق مشاهده آگاهانه و بدون قضاوت پدیده های در حال تغییر ذهنی – جسمی که خود را از طریق تجلی حس های جسمانی نشان می دادند با درک گذرا بودن آنها ” ویپاسانا ” نام دارد.حاصل این خودنگری پالایش ناپاکی های ذهنی مانند نفرت , کینه , خشم , شهوت و تسلط بر ذهن و رهایی از تمام وابستگی هاست. چنین فردی به جای نشان دادن عکس العمل نادرست نسبت به رویدادهای پیرامون با عمل و کنش درست و قابل قبولی برای خود و دیگران جو مساعدی برای زیستن در صلح و صفا به وجود می آورد. از این رو این روش را ” هنر زندگی کردن ” نیز نامیده اند.

بنابراین کل تمرین , آموزش ذهن است وهمانگونه که ما از ورزش هاس جسمی , برای بهبود سلامت بدنمان بهره می بریم , ویپاسانا را برای داشتن ذهنی سالم باید انجام داد.

به خاطر هدف اصلی ویپاسانا که کمک موثر به افراد است , این تکنیک به شکل اصلی و صحیح خود باید تمرین شود . به این معنی که با اهداف تجاری تدریس نشود , بلکه کاملا رایگان باشد . هیچ یک از افرادی که مشغول ارائه خدمات هستند هیچگونه پاداش مادی دریافت نمی کنند.

هیچ شهریه ای برای این دوره ها از کسی گرفته نمی شود حتی برای خوراک و مسکن . تمامی هزینه ها توسط افرادی پوشش داده می شود که خود این دوره ها را گذرانده و مزایای ویپاسانا را دیده اند و مایلند که دیگران هم از این منافع بهره مند گردند.

اگرچه نتایج به تدریج و پس از تمرین های مکرر آشکار می گردد , غیرواقعی است که انتظار داشته باشیم تمامی مشکلات در طی ده روز از میان بروند . در این مدت اصول ویپاسانا آموخته می شود تا پس از آن جزو برنامه روزانه هر فرد قرار گیرد.

هر چه بیشتر این تکنیک تمرین گردد , رهایی از مشکلات بیشتر و رسیدن به هدف نهایی که آزادی کامل است ساده تر خواهد بود حتی همین ده روز هم نتایجی به همراه دارد که کاملا آشکار بوده و مزایای آنرا در زندگی روزانه مان خواهیم دید.

 

 

 

منابع :

کتاب هنر زندگی کردن , نوشته ویلیام هارت , ترجمه سعید مهربانیان

کتاب درمان درمانگران , مراقبه ویپاسانا , نوشته پل فلایشمن

برگردان : واحد ترجمه مجله دانش یوگا

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

یوگا و پیشگیری از آلزایمر

برخی مطالعات نشان می دهند که یوگا اثرات مثبتی بر یادگیری و حافظه، کند شدن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *