نویسنده: نورمن روزنتال / برگردان: راضیه افخمی
از بین بردن بهاصطلاح شکاف تحصیلی بین دانش آموزان بیبضاعت و همشاگردیهای مرفه آنها، یکی از بزرگترین چالشها برای افراد اصلاحگر درزمینۀ تعلیم و تربیت میباشد. نتایج موفقیتآمیز برخی برنامهها در مدارس حاکی از آن است که مراقبه میتواند کارایی دانش آموزان را ارتقا داده و کمک به از بین بردن شکاف تحصیلی مذکور نماید.
در سال 2007 جیمز دیرک، مدیر وقت یک دبیرستان در سانفرانسیسکو، تصمیم گرفت که کیفیت تعلیم و تربیت و نیز رفتار دانش آموزان را در مدرسهاش بهبود بخشد. به این منظور او با مرکزی تحت عنوان «بهبود و موفقیت در تعلیم و تربیت» بهمنظور گنجاندن زمانی بهعنوان سکوت و آرامش در برنامۀ درسی دانش آموزان دبیرستانش همکاری نمود. برنامۀ مذکور که سرمایۀ اولیهاش از موسسۀ دیوید ایننچ تأمین گردید، متشکل از آشنا کردن دانش آموزان با دو دورۀ پانزدهدقیقهای سکوت بهمنظور اجرای آن در برنامۀ روزانۀ دانش آموزان بود. در طول دورههای پانزدهدقیقهای دانش آموزان مختار بودند به یکی از دو طریق عمل کنند: 1. تمرین مراقبۀ
متعالی (Transcendental Meditation) را انجام دهند که انجام آن به دانش آموزان آموختهشده بود یا در فعالیتهای آرام دیگر مانند خواندن به شکل بیصدا شرکت کنند.
عامل اساسیای که مانع یادگیری دانش آموزان بیبضاعت میگشت، فشار و تنش ناشی از فقر، محرومیت، عدمحمایت مالی والدین، مشکلات بدنی و ترس مداوم بود که آنها در زندگی روزانۀ خود با آن مواجه بودند. پژوهشها نشان میدهند که استرس و تنش مزمن به ایجاد مغز سالم و توانایی یادگیری آسیب میرساند و در مقابل انجام مراقبۀ متعالی که تکنیکی متشکل از مانتراها میباشد، منجر به کاهش استرس و عوارض ناشی از آن همچون اضطراب، فشارخون بالا و بیماریهای قلبی عروقی میگردد. آقای دیرک همچنان در شک و تردید به سر میبرد که آیا مراقبه میتواند سبب کاهش سطح استرس دانش آموزان گشته و کمک به یادگیری آنها نماید.
در سه سال آتی یعنی در سال 2010، تعلیق دبیرستان فوقالذکر تا 79 درصد کاهش پیدا کرد، حضور دانش آموزان به 98 درصد افزایش یافت و میانگین نمرات سالیانۀ دانش آموزان سیر صعودی یافت. نکتۀ جالبتر اینکه معدل دانشآموزانی که پایینترین عملکرد را در گذشته داشتند، افزایشیافته و دو برابر معدل گروهی دانش آموزان گشته بود.
همچنین بازخورد مطلوبی هم از طرف دانش آموزان و هم از طرف کارمندان گزارششده بود. 7/1 دانش آموزان اظهار داشتند که عادت به بیقراری داشته و قادر نبودند بر روی صندلی خود برای مدتزمانی طولانی بنشینند؛ درحالیکه پس از انجام مراقبه، بدون بر خواستن از جایشان تمام مدت کلاس را بهراحتی سپری مینمودند. آقای بری دریسکول که متصدی تربیتبدنی در چهارده سال گذشته است، بیان میدارد که در هفت سال نخستین کارش، شاهد چیرگی استرس و پرخاشگری در بین دانش آموزان مدرسه بوده، اما در چند سال اخیر میزان پرخاشگریها به میزان قابلتوجهی کاهشیافته بود.
یک دبیرستان دیگر و دو دبیرستان در منطقهای متفاوت (موسوم به بای Bay)، برنامۀ فوقالذکر را مورداجرا قرار دادند. بررسی پژوهش در سال 2015 که توسط مرکز «بهبود و موفقیت در تعلیم و تربیت» با همکاری دپارتمان تحقیقات مدارس سانفرانسیسکو منتشر گردید، اخبار بهتری را به ارمغان آورده بود.
نتایج هفده پژوهش که در منطقۀ بای Bay صورت پذیرفته بود و مدتزمان آن از سه ماه تا یک سال متغیر بود، نشاندهندۀ مزایای بسیار اجرای برنامۀ مذکور در مدارس همچون کاهش استرس، افزایش هوش احساسی، کاهش غیبت دانش آموزان، افزایش حضور آنها و همچنین افزایش عملکرد و پیشرفت تحصیلی
آنان بود.
گرچه انجام مطالعات کنترلشده در محیطهای تحصیلی دشوار میباشد، اما مجموع نتایج بهدستآمده از پژوهشها در منطقۀ بای دلگرمکننده است. تاکنون دو پژوهش کنترلشده منتشرشدهاند و مابقی نیز جهت انتشار ارائه گردیدهاند. در یکی از آنها تأثیرات اجرای برنامۀ سکوت مورد ارزیابی قرار گرفت که این برنامه یک نیمسال تحصیلی بر روی دانش آموزان دبیرستان عمومی که سطح مهارت آنها در دروس ریاضیات و زبان انگلیسی پایین بود، مورداجرا قرار گرفت. نتیجه این بود که نمرات سالیانۀ ریاضیات و زبان آن دسته از دانشآموزانی که تمرین مراقبه را انجام داده بودند، افزایشیافته بود. در مقابل، دانشآموزانی که به تمرین مراقبه نپرداخته بودند، افت نمرات آنها در دروس مذکور به چشم میخورد. با در نظر گرفتن این واقعیت که دانش آموزان شرکتکننده در پژوهش اخیر از سطح پایین در دروس مذکور برخوردار بودند، نتایج بهدستآمده امیدبخش و نویددهنده بوده است.
ادامه مقاله را می توانید در مجله 97 مطالعه نمایید