پنج‌شنبه , آوریل 25 2024

سه قدم تا رهایی از خشم

                       
نویسنده : شکوفه شنوا فلاح

آیا کنترل خشم درست است؟ آیا معنای آن سرکوب کردن یک تکانۀ طبیعی نیست؟ در این مقاله می خواهیم كه بگوییم کنترل خشم آن گونه که توضیح خواهیم داد نادیده گرفتن حسی که درون هر فردی، حتی انسان های متعالی هم وجود دارد، نیست. احساس خشم به شکل طبیعی درون هر فردی وجود دارد. وقتی فردی  حرفی می زند که تمامیت ما را مورد حمله قرار  هد، خشمگین می شویم. وقتی یک جمله از جانب دیگری اعتماد به نفسمان را پایین می آورد یا عزت نفسمان را خدشه دار می کند، احساس خشم می کنیم. وقتی به هدفمان نمی رسیم یا در مسیری که انتخاب کرده ایم، شکست می خوریم، این احساس سرخوردگی را به وسیلۀ خشم بروز می-دهیم. سیذارتا می گوید: «نگهداشتن خشم در وجود مانند دست زدن به تکه ای زغال گداخته  براي پرتاب آن به سوی شخص دیگر است. انسان خود در حین این کار  مي سوزد».

اما تعریفی که از خشم داریم، چیست؟ آیا انسان خشمگین همانی است که داد و فریاد راه می-اندازد و اشیا را به اطرافش پرتاب می کند؟ یا به طرف مقابلش حمله مي كند و او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد؟  این ها ابتدایی ترین و بدوی ترین اشکال بروز خشم هستند. انسان در مسیر تکامل روحی و روانی خودش راه های جدید تر و متمدنانه تری برای بروز احساساتش کشف و انتخاب کرده است. انسان امروزی اغلب به روش های شیک تری هیجاناتش را به نمایش می گذارد. طوری که روش نشان دادن احساساتمان به یکدیگر به صورت یک قرارداد نانوشته اما به خوبی در تبادل و تعامل با یکدیگر قرار گرفته است. مثلاً به جای رو در رو و مستقیم با یکدیگر بحث کردن به یکدیگر متلک می گوییم. از آن حرف ها که به در می گوییم تا دیوار بشنود یا موقعیت اجتماعی و اقتصادی خود را به رخ هم می کشیم. شاید پذیرفتن آن کمی مشکل باشد که بگوییم توجه افراطی به ظاهر و طرز آرایشمان می تواند ناشی از خشم نادیده گرفته شدن از جانب دنیای اطرافمان باشد. دنیایی که آن قدر تحت تأثیر سرعت و دگرگونی پیش می رود که دیگر انسان ها فرصت چندانی برای مکث کردن روی یکدیگر، موقعیت ها و شرایط ندارند و به سرعت از همه چیز عبور می کنند و یکدیگر را پشت سر می گذارند.

به عبارت بهتر ما به گونه ای متوجه شده ایم كه باید خشممان را مدیریت کنیم. آن را از فیلترهایی عبور دهيم،تصفیه کنیم و سپس بروز دهیم. چون اگر به همان شکل اولیه بروزش دهیم، ممکن است منجر به طرد شدن ما از افراد اجتماع گردد. به وسیلۀ چهارچوب های قانونی و قراردادهای اجتماهی مهارمان کنند و چه بسا به ما انگ  بیمار روانی بچسبانند. بنابراین خشممان را ملایم تر بروز می دهیم.
اما می خواهیم در این مقاله بحث کنیم که چگونه این پتانسیل و نیروی خشم را مدیریت کنیم که کمترین صدمه و آسیب را به خود و جهان اطرافمان وارد کنیم و آیا می شود آن را خاموش کنیم؟

شاید بهترین روشی که می توانیم به کار ببریم، این باشد که روی احساس خشم مراقبه کنیم. یکی از هجده صفت یوگی این است که خشمگین نمی شود. اما یوگی چگونه این کار را  انجام مي-دهد؟

فکر می کنم كه ابتدا باید خشم را بشناسیم و این کار تنها با مراقبه ممکن است. یعنی خود و ذهنمان را از خشم جدا نگه داریم. هروقت خشمگین شدیم، به شكل یک ناظر بیرونی خود و خشم پدید آمدۀ درونمان را به تماشا بنشینیم و خودمان را نیز قضاوت نکنیم. سپس از خودمان بپرسیم چه چیز مرا خشمگین کرده است؟پشت این خشم چه عامل محرکه ای نهفته است که این گونه مرا از خود بی خود کرده است؟ به اين ترتيب به خودکاوی بپردازیم.
شاید در ابتدا بخواهیم از جمع و شرایط تنش زا دوری کنیم تا از گزند آن ها دور بمانیم و به این شیوه بخواهیم از خود محافظت کنیم. اما واقعاً در اکثر مواقع ما نمی توانیم موقعیت ها و مکان ها و افراد را قبل از حضور یافتن در میان آن ها پیش بینی کنیم و در بیشتر مواقع غافلگیر خواهیم شد. مثلاً در یک مهمانی که قرار است به ما خوش بگذرد و از قبل چنین برنامه ریزی کرده ایم، ناگهان اتفاقی می افتد که ما را دشارژ  می کند. یا کسی حرفی می زند که ما می رنجیم و از کوره در می رویم یا از جانب فردی که فکر می کردیم برایش اهمیت زیادی داریم، کنار گذاشته می-شویم. در همۀ این موارد احساس می کنیم كه زیر پایمان را خالی کرده اند و خشمگین می شویم. چون خشم یک مکانیزم دفاع روانی است. در بعضی از مقالات و کتب روان شناسان خشم را  با نام یک هیجان منفی معرفی کرده اند. اما عرفا این گونه فکر نمی کنند.  از نظر عرفا و روشن بینان هیچ چیز در جهان هستی منفی و بیهوده نیست  و خشم نیز یک موهبت الهی است. موهبتی که می توان از آن بهره های فراوان برد.
 

 

ادامه مقاله را می توانید در مجله 104 مطالعه نمایید.

 

 

 

 

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

شاواسانا چیست ؟ 

شاواسانا و آدواسانا از وضعیتهای اصلی خوابیده و پایه انجام بسیاری از حرکات و آساناهای کلاسیک و بسیار مهم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *