جمعه , مارس 29 2024

سعادت ابدی (خدا، انسان و جهان)

نویسنده: سوامی‌شیواناندا/ برگردان: واحد ترجمه

مذهب درواقع ارتباط میان سه اصل اساسی است: خدا، انسان و جهان. مذهب برای مسافرین خستۀ این کرۀ خاکی، مایۀ تسلی است. اسرار حیات را برایش توضیح داده و راه را تا سرمنزل ابدی به وی نشان می‌دهد.

مذهب انکار زندگی نیست. بلکه سرشاری زندگی است، یک زندگی ابدی است. انسان از طریق تادیب، خویشتن‌داری و مراقبه به خدا تبدیل می‌شود. این مذهب است.

مذهب درواقع انجام کار نیک برای دیگران و همچنین عشق ورزیدن، مهربانی کردن، صداقت و خلوط در همۀ عرصه‌های زندگی است. مذهب همان فلسفۀ کاربردی است. فلسفه، مذهبی است که به صورت تئوی بیان می‌شود. فلسفه به تحقیق، جستار و جستجو مربوط می‌شود و مذهب به حس کردن، تشخیص دادن و تجربه کردن.

یک لباس هیچ‌گاه نمی‌تواند برازندۀ همۀ انسان‌ها باشد. خق و خو و پیش‌زمینه‌های سنتی انسان‌ها با هم متفاوت است. به همین دلیل است که ما با مذاهب مختلف نیاز داریم.

همۀ مذاهب به یک اندازه خوب و صحیح هستند. چرا که همه‌شان به نیکی متعال و خداوند بزرگ می‌رسند. همان‌طور که گاو‌ها رنگی مختلفی دارند اما رنگ شیری که می‌دهند، همه یکی است. گل‌های رز بسیار مختلفی وجود دارد اما عطر همه‌شان یکی است. مذهب یکی است اما شکل‌های اجرای آن‌ می‌تواند متفاوت است. تنوع و گونه‌گونی، اصل آفرینش است و مذهب نمی‌تواند از این اصل مستثنی باشد.

مذهب یک عقیدۀ تعصبی نیست. تنها یک عقیده یا احساس نیست. مذهب فقط نیایش کوتاهی نیست که وقتی از قولنج معده یا درد مزمن دیگری رنج می‌بریم، به آن پناه ببریم. بلکه یک زندگی‌ تماماً خیر و خدمت است. مذهب یک زندگی مراقبه‌ای است. مذهب زندگی در وجود خداست. کسی که عشق می‌ورزد، مهربا، پرهیزکار و صادق است، آن‌که محبت و ایمان دارد، اوست که به راستی مذهبی است.

جوهرۀ مذهب علامت‌های روی پیشانی نیست، ریش بلند یا ایستادن در آفتاب سوزان یا آب یخ نیست. بلکه زندگی در سلامت، خلوص و خدمت در میان وسوسه‌های دنیوی است.

مذهب، زندگی کردن در حضور خداست. نه این‌که فقط در مورد خدا بحث کنیم. تنها پذیرش فکری خداوند نمی‌تواند از فرد، یک انسان مذهبی بسازد. مذهب واقعی فراتر از بحث و استدلال است. مذهب را باید زنگی کرد، چه در درون و چه در بیرون. درواقع یک شناخت و استحاله است.

ثمرات یک زندگی مذهبی

زندگی مذهبی از بالاترین برکات است. فرد را از گرداب ناخالصی، زندگی دنیوی و کفر دور می‌کند. عقل وفکر اگر تحت تاثیر نور مذهب نباشد، ارزشی ندارد. مذهب کاری می‌کند که فلسفه هرگز قادر به انجامش نیست. اگر طبق اصول و قوانین مذهب زندگی کنید، به خرد، فناناپذیری، آرامشی ماندگار و سعادت ابدی دست خواهید یافت.

مذهب فرد را از درد و اندوه جدا می‌کند. صلح و آرامش دیرپا می‌بخشد. فرد از از وابستگی درمی‌آورد. مذهب اصل و اساس اجتماع است، منبع تمام خوبی‌ها و شادی‌ها، پایۀ تقوا و رستگاری فرد و جامعه. تمدن، نظم و اخلاقیات که وجود انسان را ارتقاء داده و باعث آرامش و صلح یک ملت است، درواقع ثمرات به اجرا درآمدن مذهب است.

“ادامه ی این مقاله را در شماره 115 مجله دانش یوگا بخوانید”

درباره ایران یوگا

پیشنهاد ما به شما

بهترین حرکت یوگا برای خانم‌های شاغل

حرکت پلاین حرکت یوگا به کشیدگی جلوی بدن و تقویت عضلات  کمک می‌کند.به پشت دراز بکشید، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *