سید فرید علامه
روانشناس – مربی بینالمللی مهارتهای زندگی
تمام تلاش والدین که درواقع انواع رفتارها و گفتارها را در آنها پدید میآورد، موفقیت، سلامتی و خوشبختی فرزندانشان می باشد. نکتۀ قابلتوجه این است که تاثیر گذاشتن روی فرزندان در هر سنی نیازمند این است که فرزندان بخواهند تحت این تاثیر قرار گیرند و این موضوع نیز تنها به این ربط دارد که والدین خود را در آن لحظه دوست داشته باشند یا هنگام ارتباط با پدر و مادرشان حس خوبی در آنها ایجاد شود.
در این مقاله سعی داریم به صورت کوتاه و کاربردی نکاتی را که باعث میشود فرزندان نسبت به کلام و رفتار والدینشان اشتیاقی نداشته باشند و نخواهند تحت تاثیر پدر و مادر خود قرار گیرند، بیان نماییم تا شما خوانندگان محترم بتوانید با بررسی شیوههای برخورد با فرزند عزیزتان، این رفتارهای نامناسب را که با نام «ادبیات نامطلوب» بیان میشود، شناسایی کرده، سعی در رفع آنها نمایید و در عوض رفتارهای مناسب یا ادبیات مطلوب را در خود تقویت کنید.
ترک ادبیات نامطلوب و ایجاد ادبیات مطلوب در ارتباط با فرزندان باعث میشود آنها خودشان را از نظر روانی تحت تاثیر والدین قرار داده و والدین میتوانند با همدلی و تفکر صحیح، عزیزانشان را به سمت موفقیت، سلامتی و خوشبختی که نیت نهاییشان میباشد، هدایت نمایند.
سردکنندهها (ادبیات نامطلوب):
-
(فاصله گرفتن): در بسیاری از موارد دیده میشود که والدین در مقابل اشتباه با رفتار نامطلوب فرزند خود مخصوصا نوجوانها، از آنها فاصله میگیرند. به عنوان مثال: مدرسهاش دیر شده و شما به او میگویید: «مدرسهات دیر شد.» او میگوید: «ولم کن، گیر نده.» و آنگاه پدر یا مادر با کلام: «اصلا من غلط کردم، دیگه توبه میکنم چیزی به تو بگویم.» درواقع دارد از نوجوانش فاصله میگیرد.
یا مثلا کودک غذا نمیخورد و پدر یا مادر به او میگوید: «من دیگه کاری به کارت ندارم، هرکاری میخواهی بکن.» یا فرزند شما موافق نیست با شما به منزل مادرتان بیاید و شما به او میگویید: «دیگه از چشمم افتادی.»
2- (کنایه): استفاده از عبارتهایی که به نوعی سن نوجوان در آن مطرح میشود در این نوع ادبیات نامطلوب رایج است. بعنوان مثال والدین به فرزندشان میگویند: «تو کی بزرگ میشی؟»، «تو دیگه بزرگ شدی.»یا «بچه که بودی حداقل سلام میکردی.»
3- (بحثهای نامتناسب): یکی دیگر از رفتارهای اشتباهی که والدین با فرزند خود دارند این است که در برابر بچهها بدون در نظر گرفتن سن و شرایط روحی آنها هرچه میخواهند میگویند و در حضور آنها در مورد مسائلی صحبت میشود که توان تحمل و هضم آنها برای کودک امکانپذیر نیست. بهعنوان مثال صحبت کردن در مورد بحرانهای مالی خانواده، اتفاقات غمانگیز و … در حضور کودک رفتار نامطلوب محسوب میشود
4- (مقایسه کردن): تفکر مقایسهای که قدیم بسیار معمول بود و هماکنون نیز بسیار دیده میشود یکی از بزرگترین اشتباهات والدین میباشد. مثلا: «من همسن تو بودم این طوری نبودم که تو هستی.»، «ببین دختر خالهات چه خوب درس میخونه.»، «واقعا باید ادب رو از علی یاد بگیری.»، «زمان ما اینطوری نبود.»
5- (بزرگ نمایی): بزرگ کردن رفتارهای اشتباه فرزندان، اشتباهاتی است که روحیۀ آنها را بسیار بینظم خواهد کرد. بعنوان مثال: «تو هیچ وقت احترام نمیگذاری.»، «من اصلا ندیدهام درست رفتار کنی.»، «هیچوقت تکلیفهات رو بهموقع انجام نمیدی.»، «موندم که تو چرا انقدر تنبل و شلختهای؟!»
6– (ضعیفانگاری): استفاده از واژهها و رفتارهایی که به فرزندان حس کوچکی و ناتوانی بدهد، رفتار بسیار نامطلوبی در تربیت آنان میباشد. مثلا نباید به او بگویید: «حیوونکی این نقاشی برای سن تو خیلی خوبه.»
7- (ایجاد احساس گناه): ایجاد حس گناه در فرزندان یک بازی روانی ناخودآگاه یا یک رفتار آگاهانه است که باعث تخریب زیادی در شخصیت وی میشود. مثلا جملاتی مانند «آخر تو منو میکشی.»، «مریض بشم خوبه؟»، «پدرت گناه داره درس نمیخونی» هرگز نباید به کودکان گفته شود.
“ادامه ی این مقاله را در شماره 113-114 مجله دانش یوگا بخوانید”