یوگاژورنال/ برگردان: مینا بختیاری
جینا کورنرامف در تمام عمرش درگیر وزن خود بود. نتیجۀ رژیم گرفتنها و رها کردنهای مکررش او را دلسرد کرده بود و تنها دغدغهاش عددهایی بود که ترازو نشان میداد. فعالیت بدنیش زیاد بود و زندگی پر تحرکی داشت- مسافرت، دوچرخهسواری، نرمش هایروزانه– ولی ظاهراً هیچیک از این فعالیتها در کاهش اضافهوزن او و تحت کنترل درآوردن فشار خون بالایش، کمکی به او نمیکرد. زمانی که در سال 2008 به وزن حدود 94 کیلوگرم رسید، متوجه شد دیگر زمان یک تصمیم جدی است. به گفتۀ او، در آن زمان یکی از دوستانش که بسیار به یوگا علاقه داشت او را تشویق کرد به انجام تمرینات یوگا، حداقل فکر کند. بالاخره به دنبال تشویق های دوستش در دورۀ کاهش وزن مرکز یوگا و سلامت کریپالو ثبتنام کرد. دورهای که چندین جنبه از زندگی بهداشتی و سلامتی را در راهکاری برای مدیریت وزن، ادغام میکرد.
این برنامه شامل روزانه دو کلاس یوگا، آموزش پرانایاما، مشاورههای تغذیه، آموزش آشپزی سالم، مدیریت زندگی، جمعهای دوستانۀ گفتگو و تبادل نظر، تمرینهای مراقبه و مباحث پایهای و فلسفی یوگا بود. در طول 18 ماه شرکت در این برنامه به صورت مستمر و هفتگی، وزن کورنرامف در کل حدود حدود 21 کیلوگرم کاهش یافت. فشار خون او از 14 روی 9 به 12 روی 7 کاهش یافت و کلسترول خونش به عدد نرمال رسید. اکنون او احساس میکند خوشاندام و سالم است و بیش از پیش احساس سبکی و خوشحالی میکند.
ممکن است انجام تمرینات یوگا به عنوان اولین قدم برای کاهش وزن به ذهن نرسد، اما یافتههای جدید نشان میدهند میان یوگا و تمرینات مراقبه و کاهش وزن ارتباطی وجود دارد. اثرات چند جانبۀ یوگا بر خویشتنپذیری، خودآگاهی جسمی و انعکاس درونی آن که نتیجۀ تمرینات مرتب و دایمی آن بر شخص است، توانایی فرد را برای داشتن و حفظ وزن دلخواه و زندگی سالم بالا میبرد، خواه این شخص دچار اضافه وزن باشد و بخواهد تنها چند کیلوگرم کم کند و خواه وزن نرمال را داشته ولی از هیکل خود راضی نباشد.
اشلی ترنر، مربی یوگا و رواندرمانگر در لوس آنجلس و نیویورک میگوید: «یوگا قرار نیست جادو یا معجزه کند و وزن شما را سریع پایین بیاورد، بلکه با اصلاح عادات پایهای شما در نهایت شما را به یک تغییر بدون بازگشت میرساند.» ترنر میگوید این در واقع تاکید یوگا بر خویشتنپذیری فرد است که باعث چنین تغییراتی میشود. برخلاف روشهای قدیمی مثل رژیمهای غذایی گوناگون و تمرینات بدنی سخت، یوگا به افراد میآموزد با بدن خود با مهربانی، آگاهی و دوستی رفتار کنند.
بر اساس گفتۀ ترنر، یوگا به ما میآموزد همان چیزی که در لحظه با آن روبروییم، کامل و بی نقص است و میتوان بدون قضاوت و با مهربانی با آن روبرو شد و در عین حال برای رسیدن به تعالی هم تلاش کرد. با چنین ذهنیتی است که شاگردان ترنر در کلاسهای یوگای او روی متهایشان قرار میگیرند و تمرین میکنند که در واقع “طبیعی” باشند (بدون هیچ قضاوتی دربارۀ خود). این نوع تمرین خویشتنپذیری از نظر ذهنی به فرد کمک میکند با کشف ریشۀ عادتهای خود، دلیل اصلی اضافه وزنش را پیدا کند. به گفتۀ ترنر چنین پروسۀ درونیای ممکن است دیرتر به نتایج جسمی قابلمشاهده برسد، ولی در عوض در طولانیمدت نتایج بازگشتناپذیر و تاثیرگذارتری خواهد داشت. او همچنین میگوید که این نوع رویکرد آرام، پایدار و ثابت در واقع رمز رسیدن به بدنی سالم و وزنی دلخواه است. ترنر به نقل از سوترای پاتانجالی تاکید میکند: «رسیدن به یک تغییر بدون بازگشت در “بیرون”، فقط از تمرکز بر “درون” امکانپذیر است.»
قدم نخست را بردارید
ترنر با روش خود که آمیزهای از تمرینات جسمی یوگا (آساناها) و مشاورههای تغذیهای و روانشناسی است، متوجه شد شاگردانش با تبلیغات رسانهها در مورد استانداردهای یک بدن زیبا، بمباران ذهنی شدهاند، تبلیغات و آموزههایی که مدام به ما میگویند خارج از “خود” به دنبال مقبولیت و اعتبار بگردیم. ترنر در این باره میگوید: «تلاش برای رسیدن به ایدهآل که واقعبینانه هم نیست و اغلب کار صحیحی هم نمیباشد، درواقع یک عملکرد معکوس است بهخصوص اگر بخواهد انگیزهای برای کاهش وزن باشد.» جان باگنولو، دکترای تغذیه، که در برنامۀ کاهش وزن کریپالو همکاری میکرد با نظری مشابه نظر ترنر، اضافه میکند: «معمولا افراد تصویر اشتباهی از آنچه بدنشان باید واقعا باشد، دارند و یوگا میتواند به ارائۀ یک تصویر صحیح به آنها کمک کند. رژیمهای متعارف از “بایدها” با افراد سخن میگویند. چقدر باید ورزش کنند؟ یا روزانه چند کالری باید دریافت کنند؟ اما از سویی دیگر در یوگا سوالات ملایمتر و بهکل دگرگونکنندهتری مطرح میشود. مانند اینکه “الان در بدنم چه احساسی دارم؟”، ” چه انتخابهایی پیش رو دارم تا بتوانم زندگی سالمتری داشته باشم؟”»
لیز دان، ماساژوری در چیشیر و کانکتیکات که ظرف یک سال و نیم حدود 56 کیلوگرم کاهش وزن داشته است، رمز موفقیتش را خویشتنپذیری در اثر تمرینات طریق یوگا عنوان میکند. لیز در اینباره میگوید: «وقتی چنان وزن بالایی داری، تمام فکرت میشود اینکه مثلا نمیتوانی روی فلان صندلی بنشینی یا فلان کار را بکنی. در حالیکه یوگا به من آموخت من هماکنون و امروز در هر جایی که هستم “عالی” ام. یوگا گویی صمیمانه تو را در آغوش میکشد و میگوید بیا خودت را پیدا کن و کمی برای بودن در این لحظه و این جا وقت بگذار». به اعتقاد دان، این چیزی بود که به او کمک کرد از ناامیدیای که معمولاً در دورۀ کاهش وزن شدید برای افراد رخ میدهد، عبور کند. او در اینخصوص میگوید: «من هیچگاه هدفی برای کاهش وزن برای خودم در نظر نگرفتم. فقط از یوگا کمک گرفتم تا بفهمم طبیعتم در این دنیا چگونه است. این باعث شد وقتی هفتهها میگذشت و هیچ تغییری در وزنم اتفاق نمیافتاد (که معمولا افراد را ناامید میکند) اوضاع برایم عادی باشد.»
ترنر متوجه شده بود خویشتنپذیری به شاگردان جرات میدهد دربارۀ دلیل و سرمنشاء درگیریشان با وزن از خود سوال بپرسند، بتوانند علل فکری و ذهنی اینکه نسبت به بدنشان احساس ناراحتی دارند را دریابند و بفهمند چه عادتهایی است که جلوی کاهش وزن آنها را میگیرد.
“ادامه ی این مقاله را در شماره ی 108 مجله ی دانش یوگا بخوانید.”