شری ماتاجی نیرمالا دوی
ایگو(منیت)، شبیه بادکنکی در انتهای قسمت بالایی کانال راست یا پینگالا نادی است که درنتیجۀ چیزهایی که ما را به احساس شادی وامیدارد، باد میشود. بادکنک در شقیقۀ چپ تا جلوی سر چرخیده و وقتی ما میبخشیم، حجمش کم گشته و بدینوسیله فضایی را برای عبور کندالینی و رسیدن به خودآگاهی ایجاد میکند. ایگو (کبروغرور) مسبب رفتارهای مسخرۀ ما در مقابل دیگران است. مشکل ایگو، این است که تا موقعی که بهطورجدی دچار آن نشدهایم، احساسش نمیکنیم؛ زیرا ایگو آنقدر که باعث آزار دیگران میشود، برای خود فرد مشکلی چندانی ایجاد نمیکند. دیگران متوجه میشوند که ما ایگو داریم، ولی خودمان از آن بیخبریم.
اگر ما بتوانیم عملکرد ایگویمان را ببینیم، آنگاه میتوانیم از آن رهایی یابیم. نه اینکه با آن بجنگیم، بلکه آن را تسلیم کنیم. این تنها راه رهایی از شر ایگو است. ایگوی خود را به چالش بکشید. نگذارید وارد شخصیت شما شود. سعی کنید ایگویتان واکنش نشان ندهد. در آینه به خودتان بخندید، با خودتان شوخی کنید. ایگو از آزار دادن دیگران خوشحال میشود و به شما اجازه میدهد کارهایی کنید که غیرانسانی است.
ایگو میتواند با هر موفقیتی بالا بیاید. هر چیزی از قبیل هوش، زیبایی، ثروت، مدارک تحصیلی و معروفیت، ایدهای غلط نسبت به ارزشهای فرد به او میدهد. افراد ایگویی سعی میکنند هر کاری را با فکرشان انجام دهند. آنها بسیار زجرآور و خستهکنندهاند، ولی خودشان این را نمیدانند و خیال میکنند بسیار دوستداشتنیاند. این ایگو است که به ما این اجازه را میدهد که بدون احترام به دیگران حرفهای نیشدار و آزاردهنده بزنیم. ایگو به حماقت و بلاهت ختم میشود، زیرا ما رابطۀ خود با خداوند را فراموش میکنیم و فکر میکنیم «من همهچیز هستم». ما چه هستیم؟ ما حتی نمیتوانیم یکدانه
را سبز کنیم.
یک یوگی هیچگاه فکر نمیکند که «من درست رفتار میکنم. من در حال انجام کار صحیح هستم و او اشتباه میکند». بدترین چیزی که برای فرد ممکن است رخ دهد، ایگو است. هیچچیز بدتر از کبروغرور نیست. اگر متوجه شدید که ایگو دارید، ازجملۀ «من میبخشم» استفاده کنید. طلب بخشش کردن هم یکی از بهترین راهها برای غلبه بر ایگو است. اگر بگوییم «من نه، بلکه خداست که کارها را انجام میدهد» آنگاه دیگر ایگو نمیتواند بر ما مسلط گردد. هرگاه متوجه شدید ایگویتان عکسالعمل نشان میدهد، مثلاً دیگران را تحقیر میکند یا از پیروزیتان شادمان است، سریع به او بگویید؛ ساکت باش یا متواضع باش. آنگاه سریع ناپدید میشود. ایگو میتواند از راههای مختلفی وارد شود. یکی از خطرناکترین آنها، خوشحالی از خوب بودن خودمان است و اینکه فکر کنیم، من چه انسان والایی هستم. یک مشکل دیگر، این است که هنگامیکه من این سخنرانی را انجام می دهم، اکثر ذهنها متوجه سایرین میگردد و فکر نمیکنند که روی سخن با خود آنهاست.
قدرت اساسی، جستجوگری تواضع و فروتنی است. اگر فکر کنید که همهچیز را میدانید، نمیتوانید فروتنی بورزید و نمیتوانید یک جستجوگر حقیقت باشید. حتی اگر جستجو کنید، نمیخواهید که راه هیچکس دیگری را دنبال کنید. راه و روش خودتان را خواهید داشت و هر چه که خودتان بخواهید، انجام دهید را انجام می دهید. شما باید متواضع باشید، فکر نکنید که شخص بخصوصی هستید یا فردی که بهخودیخود مهم است. چطور ممکن است یک قسمت، بسیار مهم باشد؟ اگر اینگونه فکر کنید، دیگر بخشی از یک پیکره نیستید و در
یوگا جایی ندارید.
فروتنی یکی از معیارهای تشخیص یک یوگی است. فروتنی به شما یک حالت دائمی خواهد داد که بهواسطۀ آن واکنشی نخواهید داشت و تنها نگاه میکنید و حالت شاهد بودن درون شما به وجود میآید. وقتیکه شاهد شوید، در زمان حال قرار دارید و تنها نگاه میکنید و لذت میبرید. وقتیکه در حال فکر کردن هستید، لذت تمامی خلقت درون شما نیست. هر کس باید بیاموزد که واکنشی نداشته باشد؛ اما مشکل امروز این است که همۀ انسانها در واکنش نشان دادن مهارت دارند. واکنش، یک اصل اساسی در زندگی روزمره است. شما بهعنوان یک یوگی باید مراقب باشید و دائم از خود بپرسید که چرا ایگو باید در ذهن من بیاید؟ من چه کسی هستم؟ وقتی به این پرسش از خودتان ادامه دهید، ایگو از بین خواهد رفت. به اینهمه زیباییهای خلقت نگاه کنید و از خود بپرسید، من چهکاری کردهام؟ بگویید خدایا همۀ کارها را تو انجام میدهی و من هیچ کاری را بدون کمک تو نمیتوانم انجام دهم.
کسانی که متواضع هستند، کسانی که مهربان هستند، مردم را به خود جذب خواهند کرد. اگر سعی در خودنمایی داشته باشید، هیچکس تحت تأثیر شما قرار نمیگیرد، پس بسیار متواضع و مهربان و سخاوتمند و همچنین شادمان و مسرور باشید. فروتنی به شما کمک میکند تا با دیگران سازگاری داشته باشید و دیگران مشکلاتشان را با شما در میان میگذارند. فروتنی هیچگونه چاپلوسی و تملقی ندارد و از دلسوزی نیز بسیار متفاوت است. ما قدرتهای خاصی داریم که تنها با فروتنی نمایان میشوند. با تکبر فزونی نمییابند. با تکبر تنها یک فرد، احمق میشود.
نقطۀ مقابل ایگو، سوپر ایگو است. سوپر ایگو در انتهای بالایی کانال چپ یا ایدا نادی و در نیمکرۀ راست مغز قرار دارد. سوپر ایگو باعث میشود فرد، خجالتی، ترسو و بدون اعتمادبهنفس باشد. فرد سوپرایگویی زیاده از حد متواضع و گوشبهفرمان دیگران است. این هم خوب نیست. سوپر ایگو موجب میگردد شخص نتواند از تواناییهای خود بهره ببرد. اگر من شالی قرمز دارم، باید بگویم من شالی قرمز دارم، نمیتوانم داشتن آن را کتمان کنم. همچنین نباید استعدادها و تواناییهای خود را پنهان نماییم، لازم است از آنها استفاده کنیم، ولی تا حدی که در ما ایجاد ایگو نکند.
ادامه مقاله را می توانید در مجله 96 مطالعه نمایید